پای درس عرفا
آیت الله بهجت ( ره )
اگر دلتان برای امام زمانتان تنگ شد به صفحات قرآن نگاه کنید…..
آیت الله بهجت ( ره )
اگر دلتان برای امام زمانتان تنگ شد به صفحات قرآن نگاه کنید…..
آیت الله شعبانی کلام خود را حول محور نجات انسان اینچنین بیان کرد: اساسی ترین نکته در قرآن کریم، نجات انسان است. انبیاء مرسلین و ائمه علیهم السلام برای این امر مهم از جانب خدای متعال به سمت انسان ها فرستاده شده اند. شناخت درست انسان در گرو معرفت نفس است.
ایشان در ادامه چنین اظهار داشت که از دیگر نکات مهم قرآن و روایات، سالم ماندن قلب در دار هبوط است و خداوند راه حرکت را به انسان نشان داده است ؛انا هدیناه السبیل امّا شاکراً و امّا کفوراً. به دنبال معرفت نفس بالاترین خطر برای نفس ، نسیان است .اگر انسان دچار نسیان نفس شود پر واضح است معرفت به حقیقت از بین خواهد رفت ..
آیت الله شعبانی استفاده نکردن از ابزار های معرفتی را در به وجود آمدن نسیان نفس مهم دانست و به تبع این مطلب انسان گرفتار دنیا وهم وغم دنیایی می شود . دومین پیامد استفاده نکردن از ابزارهای معرفتی ، تبدیل شدن به شجره خبیثه است که دیگر باری نمی دهد.
ایشان تاکید کرد: نفس انسان می تواند او را به مرحله ای پایین تر از حیوان برساند؛ خداوند در سوره اعراف آیه 179 به می فرماید: «اولئک کالانعام بل هم اضل» که این نتیجه فرار انسان از خداوند متعال و دین است .راه نجات انسان در گرو دو چیز است 1- باور ها که این باور باید مطابق با واقعیت با شد. 2- در مسیر باور های درست حرکت نماید.
حاج اقا شعبانی در انتهای کلامش در دو جا که اشاره به قیام و خیزش شده است کرد اشاره کرد:
الف-پیامبر شب ها قیام کن ،زیرا به وسیله این قیام در شب انسان و خواسته هایش جهت مند می شوند .
ب-قم فانذر؛یعنی اول در برابر خودت قیام کن وسپس در برابر جامعه و ظلم بپا خیز.
وقتی سخن از «اخلاق» به ميان مى آيد بسيارى از مردم، حتى بعضى از اهل فضل و دانش، آن را يك امر مستحبى، و در حاشيه زندگى مى دانند، درحالى كه غالب مشكلات فردى و اجتماعى وبنبست هاى جهانى از فقر اخلاقى جوامع و مخصوصاً سران بسيارى از كشورهاى جهان سرچشمه مى گيرد،[1]که با ابزار تهاجم فرهنگى زمینه نابودی اخلاق و متزلزل كردن پايه هاى ايمان و در نتيجه سلطه سياسى و اقتصادى و فرهنگى بر كشورهاى اسلامى را فراهم می کنند.[2]
از سوی دیگر باید گفت بناى خانواده بر اساس محبت و اخلاق انسانى است،[3] حال آنکه افراد بد اخلاق و داراى سوء خلق، بلاى عظيمى براى خانواده ای كه در آن زندگى مى كنند محسوب مى شوند.[4]
لذا معيارها اخلاقى که از سوى خدا تعيين مى شود باید از سوی افراد و جوامع انسانى به عنوان الگو قرار بگیرد و از آن تبعیت شود،[5] هم چنین واکاوی حال پيامبران مخصوصا حال پيامبر اسلام صلی الله علیه و آله و ائمه هدى علیهم السلام بخوبى نشان می دهد كه اين بزرگواران براى تحقق بخشيدن به اهداف تبليغى و تربيتى خود از اخلاق اجتماعى و اصول روانشناسى و انسانىترين شيوه هاى نفوذ در قلبها استفاده مى كردند،[6] از این رو باید از اخلاق و اعمال و صفاتشان الگو بگيريم.[7]
پیامدهای دنیاپرستی و مال اندوزی در جهان بینی اخلاقی امام رضا(علیه السلام)
بر اساس تعاليم اسلامى، تمام اموال و ثروت ها از آن خداوند است كه به امانت به انسان سپرده شده تا با بهره گيرى از آن، راه سعادت و تكامل را بپيمايد و طريق رستگارى را به سلامت طى كند و بازيچه دست دنياپرستان نگردد.[8]
در پرتو اين نگرش، مالكيت انسان مالكيت استخلافى و جانشينى است؛ يعنى آدمى مجاز است مال را به اذن مالك حقيقى اش (خداوند) در موارد خود صرف كند: «وأنفقوا مما جعلكم مستخلفين فيه[9]؛ از آنچه شما را جانشین و نماینده (خود) در آن قرار داده انفاق کنید »،[10] در اين نگاه «مال» وسيله اى براى دوام و قوام زندگى سالم مادى جهت نيل به مقاصد متعالى انسانى است.[11]
بدیهی است اگر مال و دارايى در گوشه اى به صورت اندوخته يا گنج راكد بماند و يا انحصارگرايانه در قبضه فرد يا گروه خاصى درآيد و از دسترس عموم مردم خارج شود؛ در اين صورت اثر قوام و دوامبخشى را از دست داده و در واقع «مال اندوزى» صورت گرفته است.[12]
براساس تعاليم دينى، حب دنيا و آخرت فراموشى، آدمى را به مال اندوزى كشانده و به جمع و انباشته كردن اموال وا مى دارد.[13] لذا حرص، طمع و آرزوهاى دراز، از جمله رذائلى است كه هر يك در كشاندن انسان به مال اندوزى نقش بسزايى دارند،[14] از این رو«احتكار» نیز نوعى مال اندوزى موقت است كه به منظور رسيدن به ثروت هاى بيشتر صورت مى گيرد.[15]
لذا این وصف مذموم،[16]دارای تبعات و پيامدهای فراوانى است كه بخشى از آنها یعنی حب دنيا و طمع و حرص، مستقيماً روح و روان آدمى را به فساد و تباهى مى كشاند و بخشى ديگر باعث فساد و تباهى نظام اجتماعى و سياسى شده و يا از هم پاشيدگى اقتصادى جامعه را به دنبال دارد.[17]
در همین زمینه يكى از ياران معروف امام على بن موسى الرضا عليه السلام به نام محمد بن اسماعيل بن بزيع مى گويد: از آن حضرت شنيدم که فرمود: «لايجتمع المال الا بخصال خمس ببخل شديد و امل طويل و حرص غالب و قطيعة الرحم و ايثار الدنيا على الآخرة؛ اموال دنيا در يك جا جمع نمى شود، مگر (به كمك) پنج چيز: بخل شديد، آرزوهاى دور و دراز، حرص غالب، قطع رحم و مقدم داشتن دنيا بر آخرت»!.[18]،[19]
با تأمل در این روایت علاوه بر حرمت مال اندوزی ، می توان هشدارهای آن حضرت مبنی بر سستى و زوال پذيرى نعمت هاى مادى، نكوهش دنياپرستى، يادآورى پايان پذيرى زندگى دنيا و حاضر شدن آدمى در پيشگاه خداوند جهت حسابرسى اعمال و …، توجه به زندگى جهان ديگر را دریافت.[20]
حقیقت نیز همين است كه حب دنيا و فراموشى آخرت كليد بسيارى از رذايلى چون حرص و طمع است، رذائلى كه به شدت آدمى را به ورطه مال اندوزى بى قيد و شرط سوق داده و از انفاق در راه خدا باز مىدارد و حتى به او اجازه نمى دهد از آن در جهت اشتغال زايى براى ديگران استفاده كند.[21]
بنابراین برای برون رفت از این رذیله اخلاقی، باید از طریق تقويت ايمان و ايجاد روحيه آخرت گرايى و توصيه و تأكيد بر اوصاف حميده انسانى؛ با «مال اندوزى» مبارزه كرده و همه مسيرهاى منتهى به آن را كنترل نمود.[22]
با آنچه كه دوست داری محشور می شوی
وضع انسان در جهان ديگر تجسمى از اعمال او در اين جهان است،[23] لذا عالم آخرت و صحنۀ قیامت تجسم وسيع و گسترده اى از عالم دنيا است، و همه حقايق اين جهان در آنجا به صورت متناسبى مجسم مى گردد،[24] از این رو آنها كه تعادل اقتصادى جامعه را در زندگى دنيا از طريق مال اندوزی و دنیا پرستی بر هم زدند در آنجا به صورت مست و مصروع و افراد ديوانه و غير متعادل محشور مى شوند، و وضع ظاهرى آنان همه افراد محشر را متوجه خود مى سازد.[25]
آرى مطابق حديثى از امام على بن موسى الرضا عليه السلام که فرمود: « فلو أن رجلا أحب حجرا لحشره الله معه يوم القيامة؛[26] اگر كسى به سنگى علاقه داشته باشد خداوند او را با آن سنگ محشور مى كند »،[27]کسانی كه قيامشان در دنيا بى رويه و غير عاقلانه و آميخته با «ثروت اندوزى جنون آميز» است، در جهان ديگر نيز بسان ديوانگان محشور مى شوند.[28]
کرامت رضوی؛ جلوگیری از انعکاس شرم حیا ؛ خواری خواهش؛ اوج انفاق و بخشش
گفتنی است در پرداخت انفاق و بخشش رعايت ادب و احترام لازم است و بايد در حفظ آبرو و شخصيت نيازمند كوشيد. [29] لذا انسان يا به فقير كمك نمى كند و با كلام نرم و سخن خوش از وى عذرخواهى مى كند. و يا اگر كمك كرد و اجر انفاق را برد، در حفظ اين حسنه تلاش مى كند و آن را با منت و اذيت خراب نمى كند.[30]
گاه ديده مى شود كه كسى به ديگرى كمك مى كند؛ ولى تا آخر عمر او را اذيت مى كند؛ مثلا مى گويد: «اگر من نبودم بيچاره مى شدى و آبرويت مى رفت» يا «آبرو و سرمايه ات مرهون من است» و يا «اين پول را بگير، ولى ديگر تو را اين جا نبينم».[31]حال آنکه نه تنها آزار و منت بر فقير، صدقه را باطل مى كند و كارى پسنديده محسوب نمى شود، حتى قطع سخن نيازمند در شرح حال و بيان مشكلات خويش، امرى نكوهيده و ناپسنديده است.[32]
بنابراين، كسى كه به گمان خود براى كمك به يك نيازمند به شيوه آشكار مبلغى پول مى پردازد و با اين عمل خود، آبرو و حيثيت انسانى وى را از بين مى برد، آيا مى تواند عمل خود را «كمك»، «صدقه» و يا «انفاق» بنامد؟ و در برابر از خداوند طلب پاداش كند؟.[33]
از سوی دیگر، رعايت آداب انفاق و بخشش مفهوم در حالات معصومان عليهم السلام به خوبى ديده مى شود[34] که سیرۀ آنها ،اوج رعايت آداب انفاق، و بهترين روش كمك به نيازمندان است.[35]
در حالات امام على بن موسى الرضا عليه السلام و برخورد محبت آميز او با مردم در انجام انفاق و بخشش چنين آمده است: يكى از ياران او مى گويد: من در خدمتش در مجلسى بودم در حالى كه گروه زيادى از مردم اجتماع كرده بودند و از مسائل حلال و حرام سؤال مى كردند، ناگهان مردى قد بلند و گندم گون بر او وارد شد و سلام كرد و گفت من يكى از دوستان شما، و از دوستان پدران و اجدادتان هستم، من از حج مى آيم، زاد و توشه خود را از دست داده ام و چيزى كه مرا به مقصدم برساند ندارم اگر صلاح بدانيد مبلغى به من بدهيد و مرا به شهر خود برسانيد، خداوند به من نعمت داده هنگامى كه به شهرم رسيدم آنچه را كه به من عطا فرموديد آن را از طرف شما انفاق مى كنم، چون من نياز به صدقه ندارم. فرمود بنشين خدا رحمتت كند سپس رو به مردم كرد و با آنها سخن مى گفت (و سؤالاتشان را جواب مى داد) تا پراكنده شدند و من با دو نفر ديگر در خدمتش بوديم، فرمود: اجازه بدهيد من به اندرون خانه بروم، برخاست و داخل اتاق خود شد، سپس برگشت و دست خود را از بالاى در بيرون آورد و صدا زد اين مرد خراسانى كجاست؟ فرمود: اين دويست دينار را بگير و براى هزينه سفرت از آن بهره بردارى كن و به آن تبرك بجوى و چيزى از طرف من انفاق نكن. و هم اكنون برو كه مرا نبينى و من نيز تو را نبينم. هنگامى كه مرد خراسانى رفت، امام بيرون آمد، يكى از حاضران عرض كرد، فدايت شوم محبت زيادى درباره اين مرد كرديد، چرا خود را از آن پنهان نموديد؟ فرمود: مى ترسيدم آثار ذلت سؤال، در صورت او ببينم (مى خواستم شرمنده نشود).[36]،[37]
شکوه محبت و مدارا با مردم در کلام امام رضا(علیه السلام)
از جمله صفاتی كه به عنوان ويژگى عبادالرحمن و اولياء الله مطرح شده، مدارا نمودن با مردم است،[38] در احاديث فراوانى به مدارا كردن با مردم توصيه و بر آن تأكيد شده است،[39]لذا كسى كه مى خواهد جزء رهبران جامعه باشد بايد با مردم مدارا كند.[40]
لیکن منظور از هماهنگى و مدارا با مردم اين نيست كه همرنگ آنها در خلافكارى ها و معاصى و آلودگى شويم. بلكه منظور هماهنگى و مدارا در امور مباح و چيزهايى است كه مورد علاقه آنها و مشروع مى باشد.[41]
در این میان بايد مدارا كردن با بندگان خدا را از معصومين عليهم السلام آموخت كه در مقابل بدى ها نيكى و طرف مقابل را با حسن خلق منفعل و شرمنده مى كردند.[42]
در همین زمینه روایتی از امام على بن موسى الرضا (علیه السلام) نقل شده است که مى خوانيم: «لا يكون المؤمن مؤمنا حتى تكون فيه ثلاث خصال سنة من ربه و سنة من نبيه ص و سنة من وليه (ع) فاما السنة من ربه فكتمان السر و اما السنة من نبيه فمداراة الناس و اما السنة من وليه فالصبر فى الباساء و الضراء؛ مؤمن، مؤمن نخواهد بود مگر اينكه سه خصلت داشته باشد: سنتى از پروردگار و سنتى از پيامبر و سنتى از امام و پيشوا، اما سنت پروردگار كتمان اسرار است، اما سنت پيامبر مدارا با مردم است و اما سنت امام شكيبايى در برابر ناراحتي ها و مشكلات مى باشد». (البته كتمان سر در اينجا بيشتر ناظر به كتمان اسرار ديگران است)[43] .
انفاق بهترین قسمت غذا به نیازمندان؛ احسان دوست داشتنی ها
فقرا، مساكين و بردگانى كه در زحمتند و بدهكاران و ورشكستگان بدون تقصير و آنها كه در راه مانده اند. اين پنج گروه هر يك به نحوى نيازمندند؛ بعضى براى گذران روزانه خود، غذا، لباس و مسكن بعضى براى بدهكارى و بعضى به سبب واماندن در راه و از دست دادن اندوخته هاى خود براى سفر (هرچند در وطن خود بى نياز و غنى باشند) و بعضى براى نجات از بردگى.[44]
حال اگر شخصى، غذاهاى اضافى، لباس هاى كهنه و آنچه را كه نياز ندارد، انفاق كند اشكالى در بين نيست. اين، حداقل و پايين ترين مرتبه انفاق است؛ ولى براى رسيدن به بالاترين مراتب انفاق و دست يافتن به كمال، انسان بايد آنچه را كه دوست دارد و خود مى خواهد، انفاق كند. «لن تنالوا البرحتى تنفقوا مما تحبون …؛[45] هرگز به مقام نيكان و خاصان نخواهيد رسيد، مگر آن كه از آنچه كه دوست مى داريد، انفاق كنيد.[46]
هم چنین باید گفت تنها صدقه و انفاق است كه بدون واسطه و مستقيماً در دست خداوند قرار مى گيرد.[47] حال آيا سزاوار است عملى تا اين پايه ارزشمند، يعنى انفاق، كه بدون واسطه به دست خدا مى رسد، از اموالى باشد كه خود دوست نداريم.[48]
لذا در حديثى آمده است: امام على بن موسى الرضا (علیه السلام) هنگامى كه مى خواست غذا بخورد دستور مى فرمود سينى بزرگى كنار سفره بگذارند، و از هر غذايى كه در سفره بود از بهترين آنها بر مى داشت و در آن سينى مى گذاشت، سپس دستور مى داد آنها را براى نيازمندان ببرند. بعد اين آيه را تلاوت مى فرمود: «فلا اقتحم العقبة[49] ؛ ولى او (انسان ناسپاس) از آن گردنه مهم نگذشت»، سپس مى افزود، خداوند متعال مى دانست كه همه قادر بر آزاد كردن بردگان نيستند راه ديگرى نيز به سوى بهشتش قرار داد!.[50]،[51]
عزت نفس و احساس خود ارزشمندی در سیرۀ اخلاقی امام رضا(علیه السلام)
عزت نفس، همان علو طبع و بزرگ منشى است كه انسان را از هرگونه خوارى دور مى كند.[52]بی شک فردى كه داراى مناعت طبع و عزت نفس است، در نزد همگان عزيز و سربلند است، ولى كسى كه به مال ديگران چشم طمع داشت، خود را اسير و ذليل ساخته و مردم با چشم حقارت به او مى نگرند.[53]
لذا يكى از اصولى كه در زندگى همه امامان عليهم السلام وجود داشت، عزت نفس و دورى از ذلت بود. قرآن هم عزت را از آن خود و رسولش و مؤمنان مى داند: «ولله العزة ولرسوله وللمؤمنين».[54]،[55]
بنابراین یک فرد مؤمن اقتصادى كرامت و عزت نفسانى اش او را از ذل سؤال باز مى دارد، چون پيرو آن مكتبى است كه تقاضاى كمك از افراد نااهل را منفور مى شمرد: امام على بن موسى الرضا عليه السلام به يكى از يارانش (بزنطى) هنگامى كه تقاضا كرد امام با نوشتن نامه اى براى يكى از حاكمان وقت از وى بخواهد نياز اقتصاديش را برطرف سازد، مىفرمايد: «من دريغ دارم كه از مثل چنين كسى تقاضا كنى، اگر نياز دارى بر مال من تكيه كن و هر چه مى خواهى بردار؛أنا أضن بك ان تطلب مثل هذا و شبهه ولكن عول على مالى».[56]،[57]
سخن آخر
در خاتمه باید گفت آموزه های اخلاقی ائمه معصومین و طرز برخورد آنها با مردم چنان بود كه به سرعت آنها را به سوى اهداف خود جلب و جذب مى كردند، گرچه بعضى ميل دارند به اين امور هميشه جنبه اعجاز دهند اما چنين نيست، اگر ما هم سنت و روش و شيوه بحث آنها را در برخورد با ديگران به كار بنديم به سرعت مى توانيم در آنها اثر بگذاريم و در اعماق جانشان نفوذ كنيم.[58]
خدايا! تو را شكر و سپاس مى گوئيم كه به ما توفيق دادى اصول مسائل اخلاقى را ، در راه تقويت فضائل و طريق مبارزه با رذائل ، تا آنجا كه در فهم ما مى گنجد شرح دهيم.[59]
بارالها! مىدانيم بيان اين فضائل و رذايل مسئوليت سنگينى براى ما ايجاد مى كند كه خود عامل به آن باشيم، تو آن توان و قدرت را مرحمت فرما كه به اين وظيفه خطير عمل كنيم و ما را در اين طريق يار و ياور باش!.[60]
معبودا! در زمانى زندگى مى كنيم كه فضائل اخلاقى از جهان بشرى رخت بربسته، و طوفان رذايل همه ارزش ها و سنت هاى حسنه، و راه و رسم انبيا و اوليا را درهم مى كوبد،[61] لذا روح و جان ما را به عشق جمالت آنچنان گرم كن كه اخلاق و اعمال ما را به رنگ خود درآورد، و با «صبغة الله و من احسن من الله صبغة؛ رنگ خدايى (بپذيريد: رنگ ايمان و توحيد و اسلام.) و چه رنگى از رنگ خدايى بهتر است؟!» قرين گردد.[62]
پژوهش؛ تهیه و تنظیم؛ معاونت تحریریه خبر پایگاه اطلاع رسانی
دفتر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی makarem.ir
[1] اخلاق اسلامى در نهج البلاغه (خطبه متقين) ؛ ج1 ؛ ص7.
[2] استفتاءات جديد ؛ ج1 ؛ ص495.
[3] كتاب النكاح ؛ ج6 ؛ ص128.
[4] اخلاق در قرآن ؛ ج3 ؛ ص163.
[5] همان ؛ ج1 ؛ ص67.
[6] تفسير نمونه ؛ ج16 ؛ ص309.
[7] پيام امام امير المومنين عليه السلام ؛ ج3 ؛ ص196.
[8] دائرة المعارف فقه مقارن ؛ ج2 ؛ ص427.
[9] سورۀحديد؛ آيه 7.
[10] دائرة المعارف فقه مقارن ؛ ج2 ؛ ص427.
[11] همان.
[12] همان؛ ص 428.
[13] همان ؛ ص436.
[14] همان ؛ ص435.
[15] همان ؛ ص430.
[16] همان ؛ ص428.
[17] همان ؛ ص457.
[18] وسائل الشيعه؛ ج 12؛ ص 19؛ حديث 4.
[19] اخلاق در قرآن ؛ ج2 ؛ ص117.
[20] دائرة المعارف فقه مقارن ؛ ج2 ؛ ص449.
[21] همان ؛ ص436.
[22] همان ؛ ص457.
[23] تفسير نمونه ؛ ج2 ؛ ص366.
[24] همان ؛ ج13 ؛ ص330.
[25] ربا و بانكدارى اسلامى ؛ ص10.
[26] وسائل الشيعه، ج 10، ص 393، ح 5 از باب 66 از ابواب مزار، همين مضمون با اندکی تفاوت از پيامبر اكرم صلى الله عليه و اله در كتاب روضة الواعظين نقل شده است.
[27] پيام امام امير المومنين عليه السلام ؛ ج8 ؛ ص393.
[28] تفسير نمونه ؛ ج2 ؛ ص366.
[29] مثالهاى زيباى قرآن ؛ ج1 ؛ ص137.
[30] سوگندهاى پر بار قرآن ؛ ص417.
[31] مثالهاى زيباى قرآن ؛ ج1 ؛ ص116.
[32] همان.
[33] همان ؛ص120.
[34] همان ؛ ص137.
[35] والاترين بندگان ؛ ص141.
[36] فروع كافى، جلد 4، صفحه 23، حديث 3، با اندکی تلخيص.
[37] اخلاق در قرآن، ج3، ص: 159.
[38] والاترين بندگان ؛ ص83.
[39] پيام امام امير المومنين عليه السلام ؛ ج15 ؛ ص276.
[40] انوار هدايت، مجموعه مباحث اخلاقى ؛ ص299.
[41] پيام امام امير المومنين عليه السلام ؛ ج15 ؛ ص278.
[42] انوار هدايت، مجموعه مباحث اخلاقى ؛ ص299.
[43] بحار الانوا؛ ج78 ؛ص 334.
[44] پيام امام امير المومنين عليه السلام ؛ ج9 ؛ ص338.
[45] سوره آل عمران، آيه 92.
[46] مثالهاى زيباى قرآن ؛ ج1 ؛ ص136.
[47] وسائل الشيعه، جلد 6، صفحه 303.
[48] مثالهاى زيباى قرآن ؛ ج1 ؛ ص137.
[49] سورۀ بلد؛ آیۀ11.
[50] كافى؛ طبق نقل« تفسير الميزان»؛ ج 20، ص 424.
[51] تفسير نمونه ؛ ج27 ؛ ص31.
[52] گفتار معصومين(ع) ؛ ج2 ؛ ص.36
[53] همان ؛ ج1 ؛ ص106.
[54] سوره منافقون، آيه 8.
[55] گفتار معصومين(ع) ؛ ج2 ؛ ص35.
[56] كافى، ج 2، ص 149، ح 5.
[57] دائرة المعارف فقه مقارن ؛ ج2 ؛ ص113.
[58] تفسير نمونه ؛ ج16 ؛ ص309.
[59] اخلاق در قرآن ؛ ج3 ؛ ص464.
[60] همان.
[61] همان.
[62] پيام قرآن ؛ ج4 ؛ ص584.
نه عزا می گیریم و نه شادی می کنیم
حضرت آیت الله خامنه ای رهبر معظم انقلاب اسلامی با اشاره به نتیجه انتخابات اخیر ریاست جمهوری فرمودند: ما هیچ قضاوتی درباره این انتخابات نداریم زیرا امریکا، همان امریکا است و در ۳۷ سال گذشته هر یک از دو حزب که بر سر کار بودند، هیچ خیری که نرساندند، دائماً نیز شر آنها متوجه ملت ایران بوده است.
رهبر انقلاب صبح امروز (چهارشنبه) در دیدار هزاران نفر از مردم اصفهان، به مباحث مطرح شده درخصوص مشکلات و واقعیت های درون جامعه امریکا، در رقابت های انتخابات اخیر اشاره کردند و افزودند: فردی که به عنوان رئیس جمهور امریکا انتخاب شده است، در رقابت های انتخاباتی گفت، اگر پولی را که در این چند سال خرج جنگ کردیم، برای داخل امریکا استفاده می کردیم، می توانستیم این کشور را دو بار بسازیم؛ آیا آن کسانی که مجذوب آن نقطه خیالی هستند، معنی این سخنان را می فهمند؟
رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به مطالب مطرح شده در رقابت های انتخابات امریکا مبنی بر وجود خرابی ها، فقر و مشکلات گسترده در این کشور، خاطرنشان کردند: امریکا در سالهای اخیر پول مردم این کشور را صرف جنگ های غیرشرافتمندانه ای کرد که نتیجه آن، کشتار دهها هزار غیرنظامی و نابودی زیر ساخت ها در افغانستان، عراق، لیبی، سوریه و یمن است.
حضرت آیت الله خامنه ای با تأکید بر اینکه واقعیات مطرح شده در رقابتهای انتخاباتی امریکا، سخنانی بوده که در این سالها همواره مطرح می شده اما عده ای نمی خواستند آن را بپذیرند، گفتند: معنی بصیرت آن است که بدانید با چه کسی طرف هستید و او درباره شما چگونه فکر می کند و اینکه اگر چشمان خود را ببندید، قطعاً ضربه خواهید خورد.
ایشان با تأکید بر اینکه توقع از نخبگان سیاسی و غیرسیاسی، داشتن چنین بصیرتی است، افزودند: خوشبختانه مردم عادی دارای این بصیرت هستند اما تعجب از آن است که برخی نخبگان با تکیه بر توهمات، این بصیرت را ندارند.
رهبر انقلاب اسلامی با اشاره به نتیجه انتخابات اخیر ریاست جمهوری در امریکا خاطرنشان کردند: ما هیچ قضاوتی درباره این انتخابات نداریم زیرا امریکا، همان امریکا است و در ۳۷ سال گذشته هر یک از دو حزب که بر سر کار بودند، هیچ خیری که نرساندند، دائماً نیز شر آنها متوجه ملت ایران بوده است.
حضرت آیت الله خامنه ای تأکید کردند: بر خلاف عده ای که در دنیا، برای نتیجه انتخابات امریکا، عزا گرفته اند یا عده دیگری که شادی می کنند ما نه عزا می گیریم و نه شادی می کنیم زیرا برای ما فرقی نمی کند و هیچ نگرانی هم نداریم و به لطف الهی، برای مواجهه با هر حادثه محتملی نیز آماده ایم.
ایشان افزودند: موضوعی که ما باید الان بر آن متمرکز شویم، راه عبور از مشکلات فعلی و آینده کشور است که تنها راه نیز حفظ و ارتقاء استحکام داخلی نظام است.
ایشان در ابتدای بیاناتشان استان اصفهان را استان «شهادت و پیشگامی»، «استقامت و ایستادگی»، «علم و فرهنگ»، «دین و ولایت»، و «کار و ابتکار» خواندند و با تأکید بر اینکه جمهوری اسلامی ایران هیچ قضاوتی در مورد انتخابات ریاست جمهوری امریکا ندارد و همواره از دو حزب مطرح این کشور، شاهد دشمنی بوده است، گفتند: امروز مهمترین نیاز کشور بخصوص برای نخبگان و مسئولان کشور، «بصیرت سیاسی و غافل نشدن از توطئه دشمن»، «حفظ روحیه و جهتگیری انقلابی»، «اقدام و عمل در عرصه اقتصاد مقاومتی»، «ادامه پرشتاب مسیر رشد علمی»، «اتحاد و انسجام ملی» و «حفظ استحکام روحی و درونی» است.
رهبر انقلاب اسلامی در این دیدار که در ایام سالگرد حماسه مردم اصفهان در تشییع ۳۷۰ شهید عملیات محرم در روز ۲۵ آبان سال ۱۳۶۱ برگزار شد، یکی از مهمترین ویژگی های بارز مردم استان اصفهان را، روحیه «شهادت طلبی» و «ایستادگی» دانستند و با تأکید بر لزوم شناخت طراحی دشمن در هر مقطعی و پرهیز از وادادگی در مقابل او، افزودند: ایستادگی بر اصول انقلاب اسلامی یکی از نیازهای مهم امروز است و اصول انقلاب همان مبانی و شاخصهای مطرح شده در بیانات امام(ره) و وصیت نامه ایشان است.
نمی توان امام(ره) را برخلاف آنچه که بود، معنا و تأویل کرد
حضرت آیت الله خامنه ای با توصیه مجدد به جوانان برای مطالعه گفتارها و وصیت نامه امام(ره) به عنوان نقشه راه حرکت نظام اسلامی خاطرنشان کردند: آن امام که دنیا را تکان داد، مجسَم در همین گفتارها و وصیت نامه است و نمی توان امام(ره) را برخلاف آنچه که بود، معنا و تأویل کرد.
ایشان تنها راه حل مشکلات کشور و جبران عقب ماندگی ها و رسیدن به عزت و رفاه و پیشرفت مادی و معنوی و اخلاقی و فرهنگی را ایستادگی بر اصول انقلاب اسلامی دانستند و گفتند: از لحاظ عملی نیز باید بر روی استحکام درونی کشور به ویژه در بخش اقتصاد تمرکز و اقدام جدی شود.
دشمن اقتصاد کشور را نشانه گرفته است
رهبر انقلاب اسلامی خاطرنشان کردند: دشمن، اقتصاد را نشانه گرفته زیرا تصور می کند اقتصاد، نقطه ضعف کشور است و بر همین اساس بر «اقتصاد مقاومتی، اقدام و عمل» تأکید شده است و مسئولان باید «اقدام و عمل» و شاخصه های آن را جلوی چشم مردم قرار دهند.
حضرت آیت الله خامنه ای «بصیرت سیاسی» را یکی دیگر از نیازهای ضروری بهویژه در میان نخبگان خواندند و تأکید کردند: نبود بصیرت موجب می شود که انسان مجذوب مواردی شود که واقعاً جاذبه ندارند، همانند عده ای که مجذوب امریکا هستند در حالیکه این مجذوبیت دروغین است.
مسئله اصلی کشور حفظ روحیه و جهت گیری انقلابی است
رهبر انقلاب اسلامی با تأکید بر اینکه در صورت استحکام سیاسی، اقتصادی و فرهنگی و استحکام روحی و روانی نخبگان و مسئولان ارشد، هیچ خطری، کشور را تهدید نخواهد کرد، گفتند: ملت ایران به ویژه جوانان باید رویش مبارکِ روحیه انقلابی را ادامه دهند زیرا مسئله اصلی کشور برخی بحثها و جنجالها وحاشیه سازی ها نیست بلکه حفظ روحیه و جهت گیری انقلابی است.
حضرت آیت الله خامنه ای از لحاظ عملی نیز، اقتصاد مقاومتی، پیشرفت علمی و اتحاد و انسجام داخلی را ضروری برشمردند و تأکید کردند: امتحان های مختلف در واقع عرصه ای برای شناخت نقطه ضعف ها و برطرف کردن آنها و تبدیل آنها به نقطه قوت است.
ایشان با یادآوری سابقه مردم استان اصفهان در سربلند بیرون آمدن از امتحان های مختلف، به ۲۵ آبان «سالروز عملیات محرم و تشییع شکوهمند و تاریخی حدود ۳۷۰ شهید عملیات در شهر اصفهان»، اشاره کردند و گفتند: آن تشییع فراموشنشدنی نشاندهنده ظرفیت روحی، استحکام و مقاومت ستودنی مردم اصفهان است زیرا در همان روزِ تشییع شهیدان، جوانان فراوانی در اصفهان برای اعزام به جبهه صف کشیدند.
رهبر انقلاب اسلامی، کمرنگ کردن و به فراموشی سپردن نقاط برجسته و غرورآفرین تاریخ انقلاب را از اهداف اصلی تهاجم دشمنان دانستند و خاطرنشان کردند: حرکت حماسی و پر شور مردم اصفهان هرگز نباید به فراموشی سپرده شود.
ایشان، اصفهان را شهر «علم، دین، ولایت، کار و ابتکار، هنر و فرهنگ، و شهادت» خواندند و افزودند: مردم استان اصفهان در فداکاری و ایثار برای کشور و دین خدا پیشگام و پیشقدم بودهاند، و شهیدان بزرگ و نامآوری همچون آیت الله بهشتی، همت، خرازی، کاظمی و ردّانیپور از این منطقه برخاستهاند که هر یک همچون مشعلی فروزان، راه ملت را روشن میکنند.
حضرت آیت الله خامنهای، «گشادهدستی در انفاق مال در راه خدا و خیرات عمومی»، و «صرفهجویی در زندگی معمولی و شخصی» را از دیگر خصوصیات خوب و ممتاز مردم اصفهان برشمردند.
راهپیمایی اربعین سرماه ای ارزشمند است
رهبر انقلاب اسلامی، همچنین به راهپیمایی اربعین اشاره و آن را سرمایهای ارزشمند خواندند و افزودند: این حرکت عظیم و میلیونی میان نجف و کربلا و این شور و شوق و حرکت، حتی اگر با خطر همراه باشد، همواره در دل مردم و جوانان ما موج میزند و این سرمایه را باید حفظ کرد زیرا ضامن بقای کشور است.
حضرت آیت الله خامنه ای در پایان سخنان خود تأکید کردند: آینده کشور به مراتب بهتر از امروز خواهد بود و به فضل الهی و به برکت اسلام و انقلاب، ملت ایران بر همه مشکلات فائق خواهد آمد و پیش خواهد رفت.
پیش از بیانات رهبر انقلاب اسلامی، نماینده ولی فقیه وامام جمعه اصفهان با گرامیداشت ۲۵ آبانماه سالروز تشییع ۳۷۰ شهید عملیات محرم، گفت: مردم مقاوم و مؤمن استان اصفهان مطیع دین اسلام بوده و با همه توان آماده خدمت در راه انقلاب اسلامی هستند.
وی با اشاره به قابلیتهای استان اصفهان در حوزههای اقتصادی و صنعتی، خاطرنشان کرد: مردم استان اصفهان فعالیتهای زیادی برای تحقق اقتصاد مقاومتی انجام دادهاند و این استان قابلیت الگو شدن در این عرصه را دارد.
نوشتاری از آیت الله العظمی مظاهری
مادرِ دل مُرده كه نمي تواند يك دختر با نشاط، يك پسر با نشاط تحويل جامعه بدهد. مردِ دل مُرده و بي نشاط كه نمي تواند براي دنيا، براي آخرت و براي ديگران فعال باشد.
در خانه به يكديگر آفرين بگوئيد؛ تقصيرپذير باشيد؛ مخصوصاً به آقايان محترم كه زير بار نمي روند بگويم. تقاضا دارم كه اگر يك وقت عصباني شديد، كه نبايد بشويد، اگر بد گفتي كه نبايد بگوئي، وقتي غضب برطرف شد فوراً عذرخواهي كن؛ فوراً تقصير را به گردن بگير؛ اين زير بار رفتن يك خودسازي است. خانه بايد براي ما مكتب باشد.
اخم نكنيد؛ بي نشاط نباشيد. قهر از جهنمي هاست نه بهشتي ها؛ بي نشاطي و ترشروئي و اخم كردن از اهل جهنم است. اگر مي خواهي بهشتي باشي خانه ات بايد با نشاط باشد.
اگر اختلافي آمد فوراً اين اختلاف را رفع كن. مواظب باش اين اختلاف در خانه نماند. حتي يك ساعت در خانه نماند. مرد بايد مردانگي داشته باشد. زن بايد خانم باشد. قرآن مي فرماید: زن وقتي خانم است كه در مقابل شوهر ولو شوهرِ تقصيركار، متواضع باشد.
شایستگی زن برای دو صفت
زن شايسته دو صفت دارد: يكي این که در مقابل شوهر متواضع است ولو شوهر تقصير داشته باشد و ديگر اينكه عفت دارد چه در خلوت چه در جلوت؛ چه در مقابل شوهر چه در غياب او.
شخص بی نشاط، خير دنيا و آخرت ندارد
حضرت موسي بن جعفر (عليه السلام) در يك روايتي مي فرمايد:بپرهيز از بي قراري و تنبلي كه مانع بهره وري تو از دنيا و آخرت مي شوند. حضرت مي فرمايد: مواظب باش كسل نباشي، فعال باش، مواظب باش تنبل نباشي. خانم در خانه مواظب باشد، تنبل نباشد. مرد مواظب باشد تنبلي بر او حكمفرما نشود. مواظب باشيد بي نشاط نباشيد. زيرا آن كه كسالت دارد، آن كه بي نشاط است نه خير دنيا دارد و نه از خير آخرت بهره مند است. معلوم است زنِ دل مُرده، نه مي تواند شوهرداري كند، نه مي تواند بچه داري كند و نه خانه داري. معلوم است مردِ دل مرده عضو زائد جامعه است.
چگونه با اختلاف بو و عطر از انسان می رود؟!
مسلمان ابهت و شخصيت دارد. مردي كه زبانش ركيك باشد، خيال نكند كه ضرر به خانمش مي زند. نه. اول ضرر به خودش مي زند. خانم اگر پرخاشگر شد، اول ضرري كه خانم برده اين است كه محبتش از دل شوهر مي رود. زني كه حكومت بر دل شوهر نداشته باشد؛ شوهري كه در خانه شخصيت نداشته باشد بدا به حال اين زن و شوهر.
دو صفتی که صاحبان آن در صف محشر می درخشند
آقا! خانم! دنيا مي گذرد. اما دو چيز نمي گذرد: يكي «فداكاري» و دیگری «گذشت و ايثار» است. اين ايثار و گذشت و فداكاري يك صفاتي است كه انسان را به اندازه اي نوراني مي كند كه وقتي وارد صف محشر مي شود مثل ماه مي درخشد. و به اندازه اي درخشندگي دارد كه صف محشر را به خود جذب مي كند.
به اندازه اي اختلاف در ميان ما زياد شده است كه مي بينيم آقا دكتر است و بالاترين تخصص ها دارد، اخلاقش هم توي جامعه خوب است اما وقتي دل خانمش را باز كني، مي بيني يك دريا خون است از دست اين آقاي باسواد.
مي بيني خانم روشنفكر است، متمدن است، فرهنگش بالا است، با زن ها بسيار سازگار است اما وقتي دل شوهرش را باز كني يك ديوي دچار اين مرد شده است.
مي گويند: يك آقائي روي منبر مي گفت: آن كسي كه از دست زنش راضي نيست، بلند شود بايستد. همه بلند شدند جز يك نفر. اين خيلي خوشحال شد. گفت: الحمدلله توي جلسه یکی را پيدا كرديم كه از دست زنش راضي است. يك وقت داد اين مرد بلند شد و گفت: آقا! نه. خانم زده پايم را شكسته نمي توانم بلند شوم! وضع فعلي ما اين گونه است! يك نفر پيدا نمي شود كه از ناحيه همسرش صد در صد راضي باشد. يك خانم پيدا نمي شود كه صد در صد از ناحيه شوهرش راضي باشد.
چگونگی عذرخواهی کردن بعد از اختلاف
در روايات داريم اگر بين دو مسلمان اختلاف شد بين يك زن و شوهر اختلاف شد واجب است، لازم است همان روز اول آشتي كنند و رسم اين است كه از بزرگ تر عذرخواهي كند.
بعد روايت مي فرمايد: اگر روز اول نرفتند روز دوم. اگر كوچك تر رفت كه رفت و الا بزرگتر برود و با هم آشتي كنند. ديگر كينه با هم نداشته باشند و لو العياذبالله اشتباه بزرگي كردند و زخم زبان زدند اما ديگر كينه نداشته باشند. صاف، با حقيقت و با گذشت باشند. فراموش كنند آنچه گذشته است.
اگر روز دوم نرفتند، روز سوم حتماً واجب است اين كار را بكنند. اگر روز سوم با هم آشتي نكردند كينه يكديگر در دلشان است، در اين روايت كه بيش از ده تاي آن را مرحوم كليني (ره) نقل مي كند و علامه مجلسي (ره) بيش از سي روايت نقل مي كند، ائمه طاهرين (ع) فرمودند:
اين دو از ربقۀ(فرمان) اسلام بيرون مي روند.