گزارش همایش نقش سیاسی امام حسن (علیه السلام) در احیاء ولایت وهدف از پذیرش صلح نامه
16 آذر 1395 توسط فدک
حجت الاسلام والمسلمین موسوی سخنان خود را این گونه آغاز کرد: از جمله دلایلی که به مقام و جایگاه امام حسن (علیه السلام )می پردازیم ،بحث گمنام بودن و ناشناخته بودن قدر و منزلت این امام بزرگوار است.
وقتی سخن از کرامت امام حسن (علیه السلام )مطرح است فقط در بعد مادی خلاصه نمی شود بلکه شامل مسایل سیاسی نیز میشود .
وی بیان داشت :مکتب امام حسن (علیه السلام )مکتب صلح حکیمانه است.ممکن است گفته شود چرا مذاکره با آمریکا را ننگ می دانیم ولی صلح امام حسن (علیه السلام) را نرمش قهرمانانه می خوانیم ؟ شیخ صدوق علیه الرحمه در این باره می فرماید:امام (علیه السلام) آتش بس کردند نه صلح، منظوراز آتش بس عوض کردن تاکتیک بود نه چشم پوشی از مبانی ، سازش امام حسن (علیه السلام) به معنای واگذاری حکومت نبود ، پس منظور از نرمش قهرمانانه یعنی امتیاز دادن به دشمن برای شکست دادن او.
ایشان اذعان داشت : ائمه (علیهم السلام) فقط به دنبال شهادت نبودند، بلکه به دنبال اثربخشی بودند، پس گاهی اوقات زنده ماندن سخت تر از شهادت است
وی در ادامه به ذکر سیاست های عوام فریبانه معاویه پرداخت: دائماً از جانب معاویه به امام (علیه السلام) پیشنهاد صلح داده می شد ؛ اگر امام حسن (علیه السلام ) خواهان این بود که مسئله در میدان جنگ خاتمه یابد، شایعه می شد که امام حسن (علیه السلام) به دنبال جنگ است و با جنگ کردن هم جوانان زیادی کشته می شدند؛ از طرف دیگر معاویه با خریداری یاران نزدیک امام در بین آنها نفوذ کرده بود ، لذا جان امام همیشه در خطر بود و به همین علت همیشه زره بر تن داشتند ، دیگر اینکه افرادی را که دارای مشکل بودند در جامعه مسئول امور قرار می داد
موسوی در ادامه به برخی از عوامل قیام نکردن امام(علیه السلام) پرداخت
1. مشخص نبودن چهره مزدورانه معاویه در جامعه چرا که مردم او را خال المومنین و کاتب وحی می دانستند؛
2.آینده نگری امام حسن (علیه السلام) ؛
3.جلوگیری از پایمال شدن خون یاران؛ معاویه در نظر داشت امام حسن (ع) را از طریق نزدیکان به شهادت برساند و بعد به خونخواهی امام قیام کند ، با شیعیان در گیر شود و همه آنها را تار و مار کند؛
4. جلوگیری از اسیر شدن ؛
امام حسن (علیه السلام) در این باره می فرمایند: اگر صلح نمی کردم مرا مانند بیع سلف تحویل می دادند.
وقتی سخن از کرامت امام حسن (علیه السلام )مطرح است فقط در بعد مادی خلاصه نمی شود بلکه شامل مسایل سیاسی نیز میشود .
وی بیان داشت :مکتب امام حسن (علیه السلام )مکتب صلح حکیمانه است.ممکن است گفته شود چرا مذاکره با آمریکا را ننگ می دانیم ولی صلح امام حسن (علیه السلام) را نرمش قهرمانانه می خوانیم ؟ شیخ صدوق علیه الرحمه در این باره می فرماید:امام (علیه السلام) آتش بس کردند نه صلح، منظوراز آتش بس عوض کردن تاکتیک بود نه چشم پوشی از مبانی ، سازش امام حسن (علیه السلام) به معنای واگذاری حکومت نبود ، پس منظور از نرمش قهرمانانه یعنی امتیاز دادن به دشمن برای شکست دادن او.
ایشان اذعان داشت : ائمه (علیهم السلام) فقط به دنبال شهادت نبودند، بلکه به دنبال اثربخشی بودند، پس گاهی اوقات زنده ماندن سخت تر از شهادت است
وی در ادامه به ذکر سیاست های عوام فریبانه معاویه پرداخت: دائماً از جانب معاویه به امام (علیه السلام) پیشنهاد صلح داده می شد ؛ اگر امام حسن (علیه السلام ) خواهان این بود که مسئله در میدان جنگ خاتمه یابد، شایعه می شد که امام حسن (علیه السلام) به دنبال جنگ است و با جنگ کردن هم جوانان زیادی کشته می شدند؛ از طرف دیگر معاویه با خریداری یاران نزدیک امام در بین آنها نفوذ کرده بود ، لذا جان امام همیشه در خطر بود و به همین علت همیشه زره بر تن داشتند ، دیگر اینکه افرادی را که دارای مشکل بودند در جامعه مسئول امور قرار می داد
موسوی در ادامه به برخی از عوامل قیام نکردن امام(علیه السلام) پرداخت
1. مشخص نبودن چهره مزدورانه معاویه در جامعه چرا که مردم او را خال المومنین و کاتب وحی می دانستند؛
2.آینده نگری امام حسن (علیه السلام) ؛
3.جلوگیری از پایمال شدن خون یاران؛ معاویه در نظر داشت امام حسن (ع) را از طریق نزدیکان به شهادت برساند و بعد به خونخواهی امام قیام کند ، با شیعیان در گیر شود و همه آنها را تار و مار کند؛
4. جلوگیری از اسیر شدن ؛
امام حسن (علیه السلام) در این باره می فرمایند: اگر صلح نمی کردم مرا مانند بیع سلف تحویل می دادند.
صفحات: 1· 2