• خانه 
  • تماس  
  • ورود 

انگیزه و تربیت

اصل پنجم : انگیزه و تربیت
آنچه می تواند کودک را به طرف رشد و کمال سوق دهد، انگیزه هایی است از درون او را به سمت اهداف هدایت می کند. انگیزه ها نیروی حرکت به طرف اهداف تربیتی را تامین می کنند. از این رو این انگیزه ها باید شناخته شده، در جهت تحریک بیشتر کودک و نوجوان تقویت شوند. به این منظور در مورد انگیزه ها باید بدانیم که:

 

١- انگیزه های اولیه و طبیعی مانند گرسنگی، تشنگی، کنجکاوی و … می توانند برانگیزاننده تعدادی از رفتارها باشند. محرومیت نسبی در این انگیزه ها می تواند موجب تشدید آن ها شود.

 

٢- به کمک انگیزه های اولیه و طبیعی باید انگیزه های ثانویه ای مانند تمایل به پیشرفت تحصیلی را ایجاد و تقویت کرد.

٣- از طریق اجتناب از اجبار آشکار و محسوس، از تضعیف انگیزه ها جلوگیری کرد.

 

اصل ششم : نسبیت در تربیت

تربیت بدون تشویق و تنبیه مناسب امکان پذیر نیست. لکن باید توجه داشت که هر چیزی در مورد کودک نمی تواند مورد تشویق و یا به خصوص مورد تنبیه واقع شود. مثلا نباید تغییراتی که خارج از اختیار و اراده کودک و نوجوان است، زیاد مورد تشویق قرار گیرد و یا خدای ناکرده تنبیه شود. آشفتگی دوره نوجوانی چیزی نیست که به سبب آن نوجوان را تنبیه و یا سرزنش کنیم.

 

هم چنین به دلیل زیبایی چهره و یا هوش سرشار یک کودک نباید او را مورد تشویق قرار داد، بلکه آن چیزی که باید مورد تشویق قرار گیرد ،"عمل” و بازده موفقیت آمیز کودک و نوجوان است. یعنی چیزی که با تلاش و کوشش او به دست آمده است. هر گام کودک و نوجوان به جلو می تواند مورد تشویق قرار گیرد و در مواردی نیز هرگام او به عقب می تواند مورد تنبیه واقع شود.

 

اصل هفتم : هیجان و تربیت
هرچند که هیجانات بخشی از زندگی ما هستند، لکن باید مهار شوند و به شکل معقول مورد استفاده قرار گیرند. ترس هیجانی است که برای اجتناب از عوامل خطرناک سودمند است. خشم هیجانی است که برای غلبه بر دشمن و عامل تهدید کننده می تواند به کار گرفته شود. سایر هیجانات نیز باید کنترل شده، در جای خود مورد استفاده واقع شوند. ولی در تربیت باید گفت که نمی توان هیجانی بود و با هیجان عمل کرد، بلکه آرامش و سکینه لازمه تربیت است. مربی باید با آرامش و سکون خود، تربیت را امری دلنشین و امکان پذیر نشان دهد و از این طریق به متربی می آموزد که دستاورهای تربیتی به راحتی قابل اجرا و تحقق است، در حالی که هیجانی بودن اثری عکس بر متربی می گذارد موجب فرار او را فراهم می آورد.

 

اصل هشتم : نگرش مثبت به کودک

هر یک از ما انسان ها تصوری از خودمان داریم که اصطلاحا آن را خودپنداره می گویند. خود پنداره ممکن است مثبت یا منفی ،ضعیف یا قوی باشد. کسی ممکن است تصوری مثبت از خود داشته باشد و با دید واقع بینانه ای خودش را ارزیابی کند. در حالی که فرد دیگری ضعیف یا قوی باشد. در حالی که فرد دیگری ممکن است تصویری منفی و بی کفایت از خود ارائه دهد. برای یک تربیت صحیح باید به کودک یا نوجوان کمک کنیم تا خودپنداره ای با کفایت و مثبت از خود داشته باشد. به این منظور لازم است صفات مثبت و منفی او را با واقع بینی ببینیم و مورد ارزیابی قرار دهیم.

می توانیم صفات مثبت او را با قید کلی به کار ببریم، ولی نباید صفات منفی او را به شکل کلی به او منعکس کنیم. اگر نمره خوبی می گیرد ،می توانیم به او بگوییم این نمره نشانگر هوش بالای تو و یا پشتکار زیاد توست، ولی در مورد نمره کم درست نیست که بگوییم این نمره کم هوشی یا تنبلی تو می باشد.

 

 

حکم سفر به کربلا بدون ویزا

18 آبان 1395 توسط فدک

مقام معظم رهبری و هفت تن از مراجع عظام تقلید در پاسخ به استفتائی پیرامون پیاده روی اربعین، عدم رعایت مقررات و موازین شرعی دو کشور ایران و عراق را حرام شرعی عنوان کردند.

 مطابق نظر آيت الله خامنه اي

سوال : سفر به کربلا بدون داشتن ویزا چه حکمی دارد؟

پاسخ: عدم رعایت قوانین، شرعاً جایز نیست.

 

سوال 1) – با توجه به ازدحام جمعیت جهت زیارت اربعین؛ آیا زیارت اربعین اختصاص به خود روز اربعین دارد یا ایام قبل و بعد از اربعین که نزدیک به روز اربعین است را نیز شامل می شود؟

سوال 2)- حکم رعایت نکردن قوانین دو کشور، مانند اخذ ویزا و پرداخت خروجی و … از سوی بعضی از زوّار که بعضاً موجب بی نظمی شده و نیز تبعات امنیتی به دنبال دارد چه می باشد؟

متن کامل پاسخ مراجع عظام تقلید (دامت برکاتهم) در پاسخ به سؤالات مطرح شده بدین شرح است:

حضرت آیت الله مکارم شیرازی

پاسخ حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی:
1- در صورتی که بعضی از زوار محترم بر اثر ازدحام زیاد نتوانند روز اربعین زیارت کنند، مانعی ندارد که به جای آن، قبل یا بعد آن زیارت کنند و ان شاء الله قبول است.
2- زوار محترم لازم است قوانین و مقررات هر دو کشور را رعایت کنند؛ برای موفقیت همه آنها دعا می کنیم. همیشه موفق باشید.

آيت الله شبيري زنجانيآيت الله شبيري زنجاني

پاسخ حضرت آیت الله العظمی شبیری زنجانی:
1- ثواب خاص زیارت اربعین برای کسی است که در همان روز حضرت سیدالشهدا علیه السلام را زیارت کند ولی کسانی که در این ایام موفق به زیارت می شوند به ثواب تعظیم شعائر الهی نائل می شوند و از آنجا که برای جلوگیری از ازدحام، زیارت خود را قبل یا پس از این روز انجام می دهند، ان شاء الله پاداش و ثواب زیارت روز اربعین هم به آنها عنایت شود.

2- جایز نیست.

آيت الله نوري همداني آيت الله نوري همداني

پاسخ حضرت آیت الله العظمی نوری همدانی:
1- بلی اختصاص به خود روز اربعین دارد. ولی در فرض سؤال اگر قبل از یا بعد از روز اربعین هم انجام شود ثواب خود را دارد.
2- لازم است بر اساس مقررات حکومت اسلامی عمل شود و معیارها رعایت گردد.

حضرت آيت الله جوادي آمليحضرت آيت الله جوادي آملي

پاسخ حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی:
1- زیارت اربعین به همان روز خاص مربوط است، لکن اگر قبل از اربعین به جهت رفع مشکل در ازدحام جمعیت، زیارت را به جای آورند، ثواب زیارت را می برند.
2- عدم رعایت قوانین، شرعاً جایز نیست.

حضرت آيت الله سبحانيحضرت آيت الله سبحاني

پاسخ حضرت آیت الله العظمی سبحانی:
1- زیارت اربعین امام حسین علیه السلام مربوط به روز خاصّی است البته باید مؤمنین زائر در انجام عمل رعایت حال دیگر زائرین را بنمایند و این عمل مهم را به گونه ای برگزار کنند که از هرگونه ایذاء پرهیز شود.

2- یک فرد مؤمن باید قوانین کشور را که از نظر شورای نگهبان گذشته است رعایت کند. هر نوع بی نظمی و بی انضباطی بر خلاف موازین شرعی حرام است.

پاسخ حضرت آیت الله العظمی موسوی اردبیلی:

1- خواندن « زیارت اربعین» لازم نیست در کنار قبر یا دو حرم و نواحی آن باشد، می توان با فاصله هم در همان روز « زیارت اربعین» را خواند و از طرف دیگر به زیارت رفتن به عنوان “اربعین” در قبل و بعد نزدیک به روز اربعین، اشکال ندارد، بلکه خواندن زیارت اربعین در قبل و بعد نزدیک روز اربعین، رجاءً مانعی ندارد.

2- مؤمنین مقررات را رعایت نمایند.

پاسخ حضرت آیت الله العظمی علوی گرگانی:
1- ایام نزدیک اربعین چه قبل و چه بعد ثواب زیارت اربعین را دارد گرچه خود اربعین زیارت اربعین ثواب بیشتری دارد.
2- رعایت نکردن قوانین دو کشور ایران و عراق حرام و چه بسا موجب ضمان هم خواهد بود.

 1 نظر

پیاده روی اربعین در سیره و سخن بزرگان

18 آبان 1395 توسط فدک

آیت الله میرزا جواد آقا ملکی تبریزی، با استناد به حدیث علامت های پنج گانه مؤمن می فرمودند:

بر مراقبه کننده لازم است که بیستم صفر (اربعین) را برای خود روز حزن و ماتم قرار داده، بکوشد که امام شهید را در مزار حضرتش زیارت کند؛ هرچند تنها یک بار در تمام عمرش باشد.[1]

آیت الله العظمی بهجت فومنی، پیاده روی اربعین را بهترین فرصت برای معرفی امام حسین(ع) به جهانیان دانسته، بر این نکته تأکید می کردند که:

الان هنوز همه مردم عالم، حسین(ع) را نمی شناسند و این تقصیر ماست؛ چون ما برای سیدالشهدا(ع) طوری فریاد نزدیم که همه عالم صدای ما را بشنود.[2]

آیت الله العظمی ناصر مکارم شیرازی نیز بر بُعد تبلیغی زیارت اربعین اشاره نموده، پیاده روی این موسم را با احترام به امام حسین(ع) پیوند می زند و تأکید دارد که:

پیاده رفتن، یک نوع اظهار عظمت و تجلیل از مقام شامخ اباعبدالله(ع) است؛ لذا این پیاده رویِ اربعین خیلی در دنیا صدا می کند و تبلیغ خوبی برای عالم تشیّع و عالم اسلام است؛ یکی از مبلّغ های بسیار خوب است.

در نگاه آیت الله العظمی شبیری زنجانی پیاده سفر کردن به کربلا موضوعیت دارد و آن را یک نوع ادای احترام و خضوع و خشوع دانسته و از مصادیق تعظیم شعائر می شمارد:

امام حسن و امام حسین’ پیاده به مکه می رفتند و این خود، یک نوع احترام است. حتی در روایتی در کتاب بحارالانوار در معجزات امام حسن(ع) اشاره شده که آن حضرت در بازگشت از مکه به مدینه، با پای پیاده حرکت می کردند تا بدان جا که پاهای ایشان ورم می کرد. .. با این که وسایل عبور و مرور بوده و حضرات هم به آن دسترسی داشتند. .. در روایتی معتبر در کتاب کافی، ابن بکیر از امام صادق(ع) درباره بیست سفر پیاده حج امام حسن مجتبی(ع) سؤال می کند و حضرت در پاسخ اشاره می فرمایند که حضرت با پای پیاده به حج می رفتند در حالی که محمل ها و کجاوه ها همراه حضرت حرکت می کردند.[3]

آیت الله العظمی سید علی سیستانی که نقش محوری در تعظیم شعائر حسینی عراق معاصر ایفا می نماید، معتقد است:

خداوند مؤمنان را از آن رو به زیارت مشاهد متبرکه ایشان تشویق نموده است که یادشان جادوانه بماند و جایگاهشان اعتلا یابد، و چون آن بزرگواران نمونه اعلای بندگی خدای سبحان و جهاد در راه او و فداکاری برای دین استوارش بوده اند، این امر سبب به یاد آوردن خدای متعال و آموزه ها و احکام او برای مردم باشد.

ایشان بر ارتقای باور و رفتار شیفتگان حسینی نیز تأکید دارند و توصیه مهم شان به زائران اربعین حسینی این است:

از لوازم این زیارت آن است که زائر علاوه بر یادآوری جان فشانی های امام حسین(ع) در راه خداوند متعال، تعالیم دین حنیف از جمله نماز، حجاب، اصلاح، گذشت، بردباری و ادب و قوانین آمدوشد و دیگر مفاهیم پسندیده را رعایت نماید تا زیارتش گامی در مسیر تربیت نفس برای پذیرش این امور و تثبیت آثار آن تا زیارت های بعدی باشد. چنین است که شرکت در این مراسم به منزله حضور در مجالس تعلیم و تربیت امام(ع) خواهد شد. پس بر زائران است که در مسیر خویش، ذکر خدای متعال را بسیار بگویند و در هر گام و هر عمل خود اخلاص را در نظر داشته باشند و بدانند که خداوند متعال نعمتی همتای اخلاصِ در عقیده و گفتار و رفتار را به کسی عنایت نفرموده است و عمل تهی از اخلاص، با پایان زندگی دنیوی تمام می شود؛ در حالی که عمل مخلصانه، هم در این دنیا و هم پس از آن، جاودان و مبارک خواهد ماند. خدا را خدا را در رعایت پوشش و حجاب! که از مهم ترین چیزهایی است که اهل بیت(ع) حتی در سخت ترین شرایط کربلا به آن توجه داشته و خود والاترین الگوی آن بوده اند. ایشان به اندازه آزاری که از هتک حرمت خود دیدند، از هیچ رفتار دشمن آزرده نشدند. لذا بر همه زائران و به ویژه بر بانوان زائر فرض است که شرایط عفاف را در رفتار و نوع پوشش و ظاهر خود حفظ نموده و از هر چه این امر را خدشه دار می کند (مانند پوشیدن لباس های تنگ و اختلاط های زشت و استفاده از زیورآلات ناروا) بپرهیزند؛ بلکه سزاوار است که به منظور منزّه نگه داشتن این مراسم مقدّس از شائبه های ناپسند، تا حد امکان، بالاترین مراتب عفاف را رعایت نمایند.[4]

آیت الله العظمی وحید خراسانی، انجام زیارت به نیابت معصومان(ع) را به زائران توصیه می نمایند:

سزاور است کسانی که از ایران مشرف می شوند، به نیابت امام هشتم علی بن موسی الرضا’بروند، و کسانی که از بلاد دیگر به آن حرم شرفیاب می شوند، به نیابت سایر معصومین(ع) مشرف شوند، و در این سفر پربرکت چون نائب آن مقام رفیع هستند، نظر عنایت حضرت سیدالشهدا(ع) به آن نائبان به رعایت منوب عنه آنان موجب سعادت دنیا و عقبی است.

ایشان بر قدرشناسی از نعمت زیارت اربعین تأکید داشته به زائران سفارش می کنند:

مراقب باشند که خود را آلوده نکنند، و خدا و امام زمان(ع) را هرگز فراموش ننمایند.[5]

آیت الله جوادی آملی معتقد است اهمیت زیارت اربعین، تنها به این نیست که از نشانه های ایمان است؛ بلکه طبق این روایت، در ردیف نمازهای واجب و مستحب قرار گرفته است. بنابراین همان گونه که نماز، ستون دین و شریعت است، زیارت اربعین و حادثه کربلا نیز ستون ولایت است، امّا مهم آن است که دریابیم نماز و زیارت اربعین انسان را چگونه متدین می کند.[6]
حضور پرشور علما و مراجع

علاقه واشتیاق به این مراسم معنوی در میان مراجع تقلید، استادان، طلاب و روحانیون حوزه علمیه نجف، از شور و حال بیشتری برخوردار است و اکثر استادان و حتی مراجع تقلید، از گذشته تاکنون در مراسم پیاده روی و زیارت اربعین شرکت می کنند. مرحوم محدث نوری (1254 ـ 1320ق) مؤلف کتاب «مستدرک الوسایل»، مرحوم سید محسن امین عاملی (م 1331ق) مؤلف کتاب «اعیان الشیعه»، شیخ محمدحسین غروی اصفهانی (م 1321ق) و میرزای نائینی (م 1315ق) از عالمانی هستند که در این مراسم شرکت کرده اند.[7]

مراسم پیاده روی در عصر مرجعیت شیخ مرتضی انصاری (1214- 1298ق) نیز با شکوه تمام رواج داشت و پس از وی، کم کم به فراموشی سپرده شد و عملی کم ارزش تلقی گردید؛ به طوری که به طبقه فقرا و نیازمندان اختصاص یافت؛ اما بعدها محدث نامدار، میرزای حسین نوری، این مراسم را در میان مردم رونق بخشید. مرحوم شیخ آقابزرگ تهرانی که از نزدیک شاهد تلاش استادش بوده، می نویسد:

استاد ما چون وضع را بدین منوال دید، به این شیوه خداپسندانه (پیاده روی) همت گماشت و به آن ملتزم گشت و در عید اضحی برای حمل اثاث و بار سفر، حیوان کرایه می کرد؛ ولی خود و یارانش پیاده راه می رفتند و او به دلیل ضعف مزاج، نمی توانست مسافت بین نجف ـ کربلا را با گذراندن یک شب طی کند؛ همان طور که رسم چنین بود. بنابراین، سه شب در راه بودند و بر اثر این اقدام، در سال های بعد، رغبت مردم و صالحان به این موضوع بیشتر شد و دیگر عار محسوب نمی شد؛ به طوری که در برخی سال ها، تعداد چادرها و خیمه های راه پیمایان، به سی عدد می رسید و هر چادر به بیست تا سی نفر تعلق داشت و به این ترتیب، این سنت حسنه، دوباره مرسوم شد و رونق گرفت.[8]

صاحب «اعیان الشیعه» در این باره می نویسد:

به مدت ده سال و نیم که در نجف بودم، زیارت های مخصوص عاشورا، عید قربان و غدیر و عرفه و اربعین را همواره انجام می دادم؛ مگر اندکی. پیش از سفر، نزد طلبکاران در بازار می رفتم و از آنها حلالیت می طلبیدم و به پیاده روی در زیارت، علاقه داشتم. نخست برایم سخت بود و بعد با تجربه دریافتم که آسان است. در این سفر، جمعی از طلاب جبل عامل و نجف و دیگران به من ملحق می شدند و از من پیروی می کردند. من بارها پیاده به زیارت کربلا و امام حسین (ع) رفتم.[9]

مرحوم آیت الله ملکوتی یکی از مراجع و استادان برجسته حوزه نجف می گوید:

من نیز چند بار توفیق یافتم که در این مراسم بسیار معنوی، شرکت کنم و اغلب به همراه شاگردان مشرف می شدم. مسیر بین نجف و کربلا که حدود دوازده فرسخ است، معمولاً در مدت دو یا سه روز طی می شد. بعضی ها مثل آقای شیخ هادی زابلی که پیش من درس می خواند، سلیقه خاصی داشت و این مسافت را یک روزه می رفت و یک روزه هم برمی گشت و بعضی ها نیز پس از پایان مراسم، از کربلا به کاظمین و سامراء مشرف می شدند و بعضی هم مستقیم به نجف بازمی گشتند.[10]

حجت الاسلام والمسلمین محتشمی در این باره می نویسد:

از نجف، غیر از مردم عادی و معمولی، علما، فضلا و طلاب و حتی برخی از مراجع مثل آیت الله شاهرودی و دیگران (تا زمانی که توان پیاده روی داشتند) نیز دسته دسته و گروه گروه، عازم کربلا می شدند. حوزه نجف دارای چند قافله رسمی معروف و بزرگ بود. در این قافله ها، حدود چهل تا پنجاه نفر عضو ثابت بودند و تعدادی هم در هر مرتبه به آنان اضافه می شدند. برخی از کاروان ها مخصوص و مربوط به بیوت مراجع یا مدارس نجف بود؛ مثل کاروان بیت آیت الله شاهرودی یا کاروان مدرسه قزوینی ها که در چنین کاروان هایی معمولاً فرد غریبه وجود نداشت؛ ولی یکی دو قافله معتبر بودند که طلاب علاقه مند، اغلب با آنها سفر می کردند: یکی قافله منسوب به شهید محراب، حضرت آیت الله مدنی(ره) که با توجه به روحیات عارفانه و خصوصیات اخلاقی وی، بسیاری از طلاب وارسته سعی می کردند در محضر او باشند، و دیگری قافله آقای شیخ محمدعلی حلیمی کاشانی که از مدرسه مرحوم آیت الله بروجردی(ره) حرکت می کرد و مرحوم آیت الله شهید حاج آقا مصطفی خمینی(ره) با این قافله به کربلا مشرف می شد. آقای حلیمی از علاقه مندان فداییان اسلام، شهید نواب و حضرت امام بود.

فاصله بین نجف و کربلا از راه اصلی و آسفالت، حدود هشتاد کیلومتر و از جاده فرعی و کنار شط فرات و مسیر نخلستان، متجاوز از یکصد کیلومتر است و معمولاً کاروان های نجف اشرف، مسیر فرعی و راه کنار آب را انتخاب می کردند. من به جز دو سه مرتبه که به صورت شخصی سفر کردم، در بقیه اوقات همراه کاروان آقای حلیمی به کربلا می رفتم. حرکت و سیر انفرادی یا همراه با کاروان، هر کدام ویژگی خود را دارد. خوبی حرکت با کاروان، خدمات جنبی بود که از حیث آذوقه و خوراک و حمل بار انجام می شد؛ امّا کسانی که به صورت فردی حرکت می کردند، مجبور بودند راحله و توشه سفر را همراه خود بردارند و در هوای گرم و سوزان عراق، راه رفتن با کوله پشتی و بار بسیار دشوار بود؛ ولی کاروان ها معمولاً اسب، گاری یا وانت بار بزرگی اجاره می کردند و بار و اثاث کاروان را به وسیله آن منتقل می کردند و اگر هم کسی در وسط راه از راه رفتن بازمی ماند، با همین وسیله نقلیه، به محل توقف بعدی برده می شد. این کاروان ها به صورت دو مرحله ای حرکت می کردند. مرحوم حاج آقا مصطفی خمینی قدس سره با آقای اشکوری و آقای سید محمد بجنوردی و برخی از افراد مسن معمولاً در «چفل»[11] ملحق می شدند.[12]
نمونه هایی از کاروان های پیاده روی علما
1. کاروان بیت آیت الله شاهرودی

در میان مراجع تقلید، حضور آیت الله العظمی سید محمود شاهرودی، زبانزد همگان بود. معروف است که وی در این مراسم، نخست با پای پیاده از نجف خارج می شد و به سوی کربلا حرکت می کرد و سپس سایر آقایان، استادان و طلاب هم به دنبال وی به راه می افتادند و وقتی مراسم زیارت تمام می شد، بیشتر زائران از کربلا سوار وسیله نقلیه می شدند و به نجف بازمی گشتند؛ اما آیت الله شاهرودی در بازگشت هم پیاده به نجف بازمی گشت.[13] معروف است که این مرجع بزرگ، چهل سفر با پای پیاده به زیارت امام حسین(ع) مشرف شده است.
2. کاروان شهید آیت الله مدنی(ره)

شهید محراب آیت الله سید اسدالله مدنی، از استادان سرشناس حوزه نجف، یکی دیگر از عاشقان همیشگی مراسم پیاده روی نجف ـ کربلا و زیارت حرم اباعبدالله الحسین(ع) و یارانش، به خصوص در روز اربعین بود. عالمان و استادان حوزه علمیه نجف، خاطرات خوشی از این شهید بزرگ، در این مراسم باشکوه معنوی دارند. حجت الاسلام والمسلمین شیخ عبدالخالق دشتی، یکی از همراهان وی در یکی از این سفرها می گوید:

یک سال که ماه ذی حجه مصادف با زمستان بسیار سردی بود، همراه شهید آیت الله مدنی از نجف عازم کربلا شدیم تا در روز عرفه، به زیارت امام حسین(ع) مشرف شویم. در این سفر مرحوم شیخ علی حجتی کرمانی و مرحوم شیخ احمد کافی نیز آقای مدنی را همراهی می کردند. ما چند فرسخی رفتیم تا این که به یکی از روستاهای عشایرنشین رسیدیم. سپس شخص عربی جلو آمد و از آیت الله مدنی استقبال کرد و به او احترام گذاشت و وی و همراهان را به مضیف خود دعوت کرد؛ چون همه به ویژه سران و شیوخ عشایر، او را به خوبی می شناختند و احترام زیادی برایش قائل بودند. ما شب را همان جا استراحت کردیم و فردا صبح به راه خود ادامه دادیم؛ تا این که به شهر طویرج در 20 کیلومتری اطراف کربلا رسیدیم.

در طول مسیر، هر جا که برای استراحت توقف می کردیم، آقای مدنی چند حدیث می خواند و نکاتی اخلاقی می گفت و گاهی یک بحث علمی مطرح می کرد. در طویرج، او وضع روحی عجیبی داشت و شروع به صحبت کرد. نخست در فضیلت زیارت امام حسین(ع) سخنی گفت و حرم امام را به کعبه آمال و آرزوها تشبیه کرد و بعد فرمود: از این جا تا حرم را خوب است به صورت پابرهنه و هروله کنان ادامه بدهیم. با این که او درد پا و کسالت داشت، اما خودش جلو افتاد و آیه {إنّ الصّفا والمروة من شعائر الله}[14] را که در مراسم حج میان سعی و صفا خوانده می شود، هروله کنان می خواند و جلو می رفت و ما نیز به دنبالش جواب می دادیم. وقتی وارد شهر کربلا شدیم، شهید مدنی فرمود: باید با همین حال خسته و پای آبله زده به حرم مشرف شویم و باز خودش جلو افتاد و با حالت گریه و فریاد «یا حسین»، حرکت کرد و ما نیز به دنبالش حرکت می کردیم و با همین حال، وارد حرم حسینی شدیم. در این حال مراسم زیارت را مرحوم کافی بر عهده گرفت و با اشعار و نوحه خوانی جان گذار، همه را به فیض رساند.[15]
3. پیاده روی حاج آقا مصطفی خمینی(ره)

آیت الله حاج آقا مصطفی خمینی نیز از عالمان و استادان نجف بود که همواره در مراسم پیاده روی حضوری پیوسته و جدی داشت. او مقید بود که در تمام ایام زیارت های مخصوص امام حسین(ع) (اول و نیمه رجب، نیمه شعبان، عرفه و به خصوص اربعین) پیاده از نجف به کربلا برود و در میان راه، گاهی کف پایش تاول می زد و زخمی می شد؛ ولی باز هم با شور و شوق تمام، به راه خود ادامه می داد و اصرار دوستان را برای سوار شدن به وسیله نقلیه، حتی در قسمتی از راه نمی پذیرفت و چون به نزدیک کربلا می رسید و نگاهش به گنبد و گل دسته های حرم امام حسین(ع) و پرچم سرخ رنگ آن می افتاد، بی اختیار اشک از چشمانش سرازیر می شد و مصیبت اهل بیت(ع) را زمزمه می کرد و به سر و سینه می زد و عزاداری و نوحه سرایی می کرد.[16]

وی در این سفر، بدون توجه به این که فرزند مرجع بزرگ تقلید، امام خمینی(ره) است، مانند یک طلبه ساده در خدمت همسفران بود و از کمک به آنان دریغ نمی کرد و در هنگام توقف و استراحت نیز به بحث علمی می پرداخت. مرحوم آیت الله شیخ محمدحسن قدیری که در یکی از سفرها همراه او بود، می گوید:

یک بار در پیاده روی از نجف به کربلا، خدمت حاج آقا مصطفی خمینی بودم؛ وقتی به باغ های نزدیک کربلا رسیدیم، شب را آن جا ماندیم. دوستان همه دور حاج آقا مصطفی را گرفتند و او صحبت را شروع کرد و بعد بنا شد هر کدام از رفقا در یک رشته از علوم حوزوی سؤالی بپرسد و وی جواب بدهد. سؤالات بسیاری از فقه، اصول، فلسفه، تفسیر، عرفان و اخلاق از وی پرسیده شد که حدود چهار ساعت به طول انجامید و حاج آقا مصطفی بدون این که مطالعه و مراجعه به کتابی کند، همه را کامل جواب داد که من بسیار متعجب شدم که او این قدر بااستعداد است.[17]

آقای محتشمی می گوید:

در اوقات صبح، ظهر و شام، نماز به امامت آیت الله حاج آقا مصطفی خمینی(ره) اقامه می شد و شب هنگام، پس از نماز مغرب و عشاء، دعای توسل و زیارت عاشورا خوانده می شد. اگر شب جمعه در راه بودیم، دعای کمیل و ذکر مصیبت توسط دوستان انجام می گرفت. از خصوصیات مرحوم حاج آقا مصطفی این بود که هر شب، قبل از اذان صبح برمی خواست و به نماز شب می پرداخت. او بسیار خوش مشرب و خوش مسافرت بود و در سفرها با همراهان دوست و رفیق بود و همواره سعی می کرد به کسی سخت نگذرد و مواظب بود کسی عقب نیافتد و جا نماند. در جلسات گفت وشنودی که اغلب شب ها رفقای همسفر دور هم جمع می شدند، از هر دری سخنی به میان می آمد و حاج آقا مصطفی، پیوسته متذکر بود و زیر لب اذکاری را زمزمه می کرد. در تابستان ها به علت گرمی طاقت فرسای هوا، بعد از اذان صبح حرکت می کردیم و تا دو سه ساعت بعد از طلوع آفتاب، راه می رفتیم؛ سپس در محلی توقف می کردیم و صبحانه و نهار در همان جا صرف می شد و عصر که مقداری از گرمای هوا کاسته می شد، باز حرکت از سر گرفته می شد.[18]
مرحوم حجت الاسلام والمسلمین سید تقی درچه ای نیز می گوید:

چندین بار همراه آیت الله حاج آقا مصطفی خمینی از نجف پیاده به سوی کربلا رفتیم و گاهی سه تا چهار روز، حدود 20 فرسخ در راه بودیم. ما مسیر را از خیابان با وجود کوتاهی راه، به دلیل آفتابی بودن، تغییر داده، از کنار دجله و فرات و داخل نخلستان ها که واقعاً باصفا بود، می رفتیم. در این سفرها دوستانی چون آقایان اسلامی، علیان، احسانی، کیانی، حلیمی کاشانی، آقای مجتبی قائمی، آقای حاج آقا نصرالله شاه آبادی و آقای رضوانی که در حال حاضر امام جماعت مسجد حاج سید عزیزالله هستند، همراه بودند. حاج آقا مصطفی با پای برهنه و حتی بدون جوراب، حرکت می کرد و از هر کس مختصر صدایی داشت، می خواست اشعاری را در مقام و عظمت امام حسین(ع) بخواند و با شنیدن این اشعار، خودش طوری منقلب می شد که از شدت گریه، شانه هایش بالا و پایین می رفت. حاج آقا مصطفی خمینی همیشه دیوان شیخ محمدحسین غروی اصفهانی را همراه داشت و وقتی کنار دجله و فرات که دیگر نزدیک کربلا بود می رسیدیم، او به اسم کوچک مرا صدا می زد تا قسمتی از آن را بخوانم و به محض شروع، مثل کسی که بغضش بترکد، شروع به گریه می کرد. در طی چند کیلومتر من زمزمه می کردم و جمع دوستان به خصوص حاج آقا مصطفی گریه می کردند. ناگهان یکی از دوستان چشمش به گنبد مطهر حضرت امام حسین(ع) می افتاد و به دنبال آن، موج شوق و گریه در میان جمع بلند می شد.

حالت عجیبی داشتیم. پاهای برهنه و تاول زده و خون آلود، خسته و تشنه، زیر برق آفتاب سوزان و پرچمی سرخ به رنگ خون، ما را به حال و هوای کربلا و ظهر عاشورا می برد. شدت گریه ها به حدی بالا می رفت که همگی نشسته و دیگر نمی توانستیم به راه خود ادامه دهیم. جالب بود که مردم روستاها و شهرهای مسیر، به ویژه روستای چفل، همه حاج آقا مصطفی خمینی را شناخته بودند که فرزند آقای خمینی(ره) است. یک بار قبل از ورود به چفل، متوجه شدیم که حدود 20 نفر به سمت ما در حرکتند. کمی که نزدیک تر شدیم، فهمیدیم که آنها برای استقبال از حاج آقا مصطفی آمده اند. استقبال عده ای از شیوخ و بزرگان آن شهر برای من جالب بود. استقبال کنندگان همه دست حاج آقا مصطفی را بوسیده، با بقیه هم احوال پرسی کردند و پشت سر حاج آقا مصطفی راه افتادند. او در جلو و ما هم به دنبال او با استقبال خاصی وارد حسینیه چفل شدیم و از ما پذیرایی کردند. با وجود این که حاج آقا مصطفی گفت قصد نداریم شب را در چفل بمانیم، ولی آنها با اصرار گفتند: باید شب را در چفل بمانید تا ما اجر خدمت کردن به زائرین مرقد امام حسین(ع) را ببریم و در مقابل اصرار صمیمانه و عاشقانه سالکان آن حرم باصفا، کوتاه آمده، شب را در چفل ماندیم.

در همان حسینیه جمعیت زیادی از اهالی به زیارت حاج آقا مصطفی آمدند و در بین آنان یکی از منبری های معروف عراق که آن شب در چفل بود، یک منبر بسیار عالی رفت و بعد از او هم سیدی یک منبر عربی رفت و خلاصه شوری به پا شد. فردای آن روز صبحانه خورده، خیلی زود حرکت کردیم. مشایعت اهالی چفل، دیدنی تر از استقبالشان بود و از چفل به دنبال ما راه افتادند و مقدار زیادی از راه، ما را همراهی کردند.[19]
4. حضور علامه امینی(ره)

یکی دیگر از شخصیت های برجسته حوزه علمیه نجف که به طور مرتب، در این مراسم شرکت می کرد، علامه امینی مؤلف کتاب ارزشمند «الغدیر» بود که در این سفرها، همواره تعدادی از مؤمنین او را همراهی می کردند. علامه امینی وقتی به نزدیکی کربلا می رسید، حالش منقلب می شد و قطرات اشک از چشمانش جاری می شد.[20]
5. حضور امام موسی صدر

امام موسی صدر، رهبر شیعیان لبنان که در شهریور 1357 توسط صهیونیست ها ربوده و ناپدید شد، یکی از شیفتگان مراسم پیاده روی از نجف به کربلا بود. مرحوم آیت الله سید محمدعلی موحد ابطحی، یکی از عالمان بزرگ اصفهان که در نجف با امام موسی صدر هم بحث بود، می گوید:

وقتی که امام موسی صدر همراه ما با پای پیاده از نجف به کربلا می رفت، در این سفر، حضوری عاشقانه داشت و در وقت دعا و زیارت عاشورا، از همه باحال تر بود و هنگام گریه، چشمانش از شدت گریه سرخ می شد و وقتی نوبت ذکر مصیبت و خواندن اشعار و نوحه سرایی به او می رسید، با حال جان کاهی در مصیبت اهل بیت(ع) اشعار فارسی و عربی فصیحی می خواند و هنگام کار و حمل اثاثیه سفر، وی بیش از همه کار می کرد و هنگام شوخی و مزاح، مزاح هایی بیان می کرد که بعد علمی و اخلاقی جالبی داشت.[21]
استقبال و پذیرایی عشایر از علما

در مراسم پیاده روی اربعین، صحنه های دیگری نیز شکل می گرفت که چشم و دل هر بیننده ای را به حیرت و شگفتی وامی دارد. در این مسیر روستاهای بسیاری به چشم می خورد که بیشتر ساکنان آنها را عشایر و پیروان مذهب شیعه تشکیل می دهند و آنان با شوق و علاقه و اخلاص، از زائران امام حسین(ع) استقبال و از آنان پذیرایی می کنند. این عشایر در کنار رود فرات، به کاشت و برداشت برنج و دامداری مشغولند و معمولاً از همین دسترنج خود، زائران حسینی را اطعام می دهند. آنان اعتقاد عجیبی به میهمانان دارند و گاهی دیده شده که گرد خاک پای زائران را به تبرّک می برند. عشایر حاشیه نشین رود فرات، در ایام مراسم پیاده روی، چادرهای بزرگی که به آنها «مضیف» می گویند، با فاصله های معینی در این مسیر برپا می کنند و زائران را برای پذیرایی و استراحت، در آنها جای می دهند.

آیت الله مکارم شیرازی که در یکی از این پیاده روی ها حضور داشته، با اشاره به خاطره پیاده روی از نجف به سوی کربلا، در مورد پذیرایی مردم از زوار چنین نقل می کنند:

وقتی به یکی از این مُضیف ها رسیدیم، صاحب مضیف دعوت و اصرار کرد که مهمان او بشویم و آن جا استراحت کنیم. به او توضیح دادیم که چون امروز کم راه رفته ایم و باید مسافت بیشتری را طی کنیم، فرصت ماندن نداریم. پس از کمی اصرار او و امتناع ما، ناگهان صاحب مضیف که معلوم بود چند وقتی است مهمان برایش نرسیده و از این بابت خیلی ناراحت است، ناگهان چاقویش را درآورد و تهدید کرد که من مدتی است مهمان برایم نیامده و شما حتماً باید مهمان ما بشوید! این قدر مهمانی کردن زائر امام حسین(ع) در نزد اینها اهمیت و ارزش داشت. .. البته بالاخره بعد از این که توضیح بیشتری برایش دادیم و قول دادیم که از طرف او زیارت کنیم، اجازه داد که برویم.[22]

مرحوم آیت الله ملکوتی که خود بارها در این پیاده روی حضور داشته، در این باره می گوید:

این عشایر از نظر اقتصادی چندان وضع مطلوبی نداشتند و کنار فرات، هر کدام مقدار اندکی برنج کاری می کردند و غذاهای شان هم اغلب برنج و ماست بود و خورش دیگری نداشتند و با این همه، نسبت به زائران حسینی و طلاب، بسیار سخاوتمندانه رفتار می کردند و از هیچ چیز مضایقه نمی کردند.[23]

حجت الاسلام والمسلمین محمدحسن رحیمیان از اعضای بیت حضرت امام که سال ها در نجف ساکن بود و در این مراسم شرکت می کرده، می گوید:

به هنگام ظهر و مغرب، به هر نقطه که می رسیدی، حق عبور از آن جا را نداشتی؛ چون مالک و ساکن نخلستان بر سر راه ایستاده بود و زائران را به ضیافت خویش فرا می خواند؛ گویی جاده خاکی کربلا را بخشی از حریم خانه خود می دانست و خارج شدن میهمانان را در هنگام ظهر و شب، بدون صرف ناهار یا شام، ننگی بزرگ می پنداشت و گاهی که قصد داشتیم تا پاسی از شب به راه خود ادامه دهیم، عربی روستایی جلو می آمد و اصرار می کرد و اگر نتیجه نمی گرفت، تهدید می کرد و با شدت و غضب، تفنگ خود را آماده شلیک می کرد؛ اما نه برای کشتن میهمانان، بلکه آن را به حاج آقا مصطفی می داد و می گفت: «اگر می خواهید بروید؛ بروید اما از روی نعش من!» نشانه بزرگی و بزرگواری این عرب ها، بزرگ تر بودن سالن پذیرایی شان بود. سالن پذیرایی یا «مضیف» از نِی و شاخه های خرما به صورت کانالی با سقف مدوّر ساخته می شد و دو سوی آن باز بود و در برابر سرما و گرما کاملاً عایق بود و در تابستان با پاشیدن آب روی آن، هوای درون آن خنک می شد. معمولاً بزرگ خانواده یا عشیره با مهمانان می نشست و جوان ها پذیرایی می کردند و برای پذیرایی، بهترین چیزهای خود را در طبق اخلاص می گذاشتند؛ گوسفند می کشتند و سرشیر گاومیش و ماست بر سر سفره می گذاشتند و برای هر نفر کاسه ای روغن حیوانی می آوردند و خلاصه، گویی همه زندگی و امکانات آنان وقف امام حسین(ع) و زوار آن حضرت بود.[24]

حجت الاسلام سید علی اکبر محتشمی، یکی دیگر از شاهدان این صحنه های تاریخی در این باره می گوید:

در طول مسیر، روستاهای کوچک و بزرگی بود که مردمش به زراعت، باغداری، پرورش نخل خرما و دامداری اشتغال داشتند. نخلستان ها، باغ ها و مزارع آنها به وسیله نهر فرات، مشروب می شد و بهره برداری از آب نهر فرات به وسیله «ناعور»[25]، انجام می گرفت. هر روستا یک مضیف (میهمان سرا) داشت که در طول سال، به خصوص موسم زیارتی، هر کس از آن جا عبور می کرد، در آن مضیف از او پذیرایی می شد. مضیف ها محوطه بزرگی به صورت مربع مستطیل هستند که دیواره و سقف آنها کاملاً از حصیر نخل خرما ساخته شده و وسط آن محوطه، یک اجاق هست که در زمستان ها با هیزم می سوزد و چای و قهوه را نیز در کنار آن اجاق تهیه می کنند. اطراف این مضیف، فرش ها و مخدّه های عربی پهن شده است. روستاییان عراقی بسیار میهمان دوست هستند. آنان از زائرین امام حسین(ع) در میان روز، با چای، قهوه، شیر و دوغ پذیرایی می کردند و به هنگام ظهر و شام نیز با ذبح گوسفند و طبخ غذا، از آنان به گرمی استقبال می کردند. آقای حلیمی سعی می کرد در وسط راه، خود خیمه برپا کند و به سَبک ایرانی، غذا تهیه کند؛ ولی در طول مسیر، بالاخره مواردی اتفاق می افتاد که بر اثر اصرار فوق العاده روستاییان، مجبور به پذیرش دعوت و اقامت در آن میهمان سرا می شدیم. قافله ها معمولاً این مسیر را طی پنج تا شش روز می پیمودند؛ ولی افرادی که به صورت انفرادی حرکت می کردند، در مدتی کمتر از سه روز به کربلا می رسیدند.[26]
مرحوم حجت الاسلام والمسلمین سید تقی درچه ای در این باره می گوید:

ارادت عراقی ها به زائران امام حسین(ع)، قابل توجه و تقدیر است. آنان به تمام زائران اباعبدالله(ع) عرض ادب می کردند؛ تا جایی که بعضی ها مثلاً برای کاروانی از زائرین، گوسفند قربانی کرده، آبگوشت می پزند. من در این نوع سفرها، صحنه های زیبایی از خلوص این مردم را دیدم. گاهی روستای آنها با جاده چند کیلومتر فاصله دارد، اما با این حال، به کنار جاده می آیند و یک منبع یا یک مشک دوغ آن جا می گذارند و کنارش با نان و پنیر، از زائران پذیرایی می کنند. یا در مسیر راه، اسپند دود می کنند. گاهی هم زن های روستایی با وجود دوری راه، شیرینی نذری تهیه کرده، در میان کاروانیان توزیع و تقسیم می کنند؛ به ویژه قربانی کردن گوسفند در مقابل کاروانیان، بسیار مرسوم است. در یکی از این سفرها، یک خانم و آقایی که با الاغ از مزرعه به کنار جاده آمده بودند، با اصرار زیاد ما را به منزل خود بردند که زندگی فقیرانه ای داشتند و با این که هوا سرد بود، اتاق خود را در اختیار ما گذاشتند. ما هم بدون این که متوجه شویم، شب را خوابیدیم و فردا صبح که بلند شدیم و هوا روشن شد، متوجه شدیم که آن پیرزن و پیرمرد در گوشه ای از حیاط در سرما و سوز، شب را به صبح رسانده اند و معلوم شد که آنها تنها اتاق خود را در اختیار ما گذاشتند.[27]
سخن پایانی

با همه فشارها و قتل عام هایی که در زمان رژیم بعثی عراق نسبت به زائران اربعین حسینی انجام گرفت، هرگز نتوانست مانع این مراسم پیاده روی شود و هر سال که گذشت، بر شعاع و عمق این مراسم افزوده شد. امروز که شاهد سرنگونی رژیم صدام هستیم و مردم عراق دوران استقلال و آزادی خود را تجربه می کند، روزبه روز شاهد رشد، شکوفایی و بالندگی هر چه بیشتر مراسم پیاده روی اربعین به سوی کربلا هستیم.

به گزارش دفتر رسانه ای حرم مقدس کربلا، در اربعین سال گذشته (دی ماه 1392) زائران حسینی که اغلب آنان با پای پیاده به کربلا آمده بودند، نزدیک به بیست میلیون و هفتصد هزار نفر بودند و شمار زیادی از مردم بصره، مسافت ششصد کیلومتری این شهر با کربلا را پیاده طی کرده بودند. البته حضور پرشور و میلیونی مردم ایران نیز ستودنی بود. جالب این که پذیرایی این جمعیت، توسط مردم عراق و به صورت سنتی و در همان چادرهای محلی (مضیف) انجام گرفت. این در حالی است که مراسم سالانه حج تمتع در مکه، حداکثر با حضور سه میلیون نفر برگزار می شود.

[1] میرزا جواد ملکی تبریزی، المراقبات، ترجمه کریم فیضی، صفحه 85.

[2] سایت تابناک، 29 آذر 1392.

[3] سایت شفقنا.

[4] سایت آیت الله سیستانی، قسمت پرسش و پاسخ.

[5] سایت شفقنا.

[6] سایت شیعه نیوز.

[7] جواد محدثی، فرهنگ زیارت، ص 250.

[8] آقابزرگ تهرانی، نقباء البشر، ج1، ص349؛ رضا مختاری، سیمای فرزانگان، ص193.

[9] سیدمحسن امین، اعیان الشیعه، ج10، ص359.

[10] خاطرات آیت الله ملکوتی، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ص174.

[11] «چفل» یا همان ذوالکفل، نام یکی از پیامبران است که در این مکان دفن شده و مردم منطقه به آن چفل می گویند.

[12] خاطرات سید علی اکبر محتشمی، ص 122 و 123.

[13] همان، ص175.

[14] بقره، آیه 158.

[15] مصاحبه با حجت الاسلام والمسلمین شیخ عبدالخالق دشتی، یکی از روحانیون سرشناس و از بزرگان شهر گناوه.

[16] محمدحسن رحیمیان، حدیث رویش، ص 149.

[17] پایگاه اطلاع رسانی فرهنگ ایثار و شهادت.

[18] خاطرات سیدعلی اکبر محتشمی، ص123 و183.

[19] در وادی عشق، خاطرات حجت الاسلام سیدتقی درچه ای، تهران، مرکز اسناد انقلاب اسلامی، ص185.

[20] علامه امینی، جرعه نوش غدیر، ص 40.

[21] عبدالرحیم اباذری، امام موسی صدر امید محرمان، ص178ـ176.

[22] سایت شیعه نیوز، کد خبر49979.

[23] خاطرات آیت الله مسلم ملکوتی، ص 175.

[24] حدیث رویش، ص149.

[25] «ناعور» یک دستگاه آب کشی است که به صورت چرخ و فلک داخل آب قرار می گیرد و به اطراف آن سطل های متحرکی متصل است.

[26] خاطرات سید علی اکبر محتشمی، ص 124.

[27] در وادی عشق، همان.

 نظر دهید »

جزئیات خواندنی از حضور روس‌ها در پایگاه هوایی همدان/RQ۱۷۰ "ناموس فناوری" آمریکا بود

18 آبان 1395 توسط فدک

رئیس سابق ستاد کل نیروهای مسلح جزئیات جدید و جالبی از نحوه حضور روس‌ها در پایگاه هوایی همدان مطرح کرد.او پهپادRQ۱۷۰ را ناموس فناوری آمریکا توصیف کرد و گفت که احتمال می‌رفت آمریکا محل شکار این پهپاد توسط ایران را بمباران کند و ما برای آن آماده بودیم.

گروه دفاعی ــ امنیتی خبرگزاری تسنیم - احسان آریا و حسین دلیریان: سرلشکر سید حسن فیروزآبادی مشاور عالی مقام معظم رهبری و رئیس سابق ستاد کل نیروهای مسلح چندی پیش در خبرگزاری تسنیم حضور یافت و ضمن بازدید از بخش‌های مختلف خبرگزاری و دیدار با مدیرعامل، با خبرنگاران خبرگزاری به گفت‌وگو نشست. این دیدار نزدیک به 6 ساعت به طول انجامید و حدود 3 ساعت آن به گفت‌وگویی مفصل و خواندنی درباره مباحث مختلف گذشت.

 

سرلشکر فیروزآبادی در ابتدای گفت‌وگو و پیش از آغاز پرسش‌های خبرنگاران، با اشاره به نقش کلیدی رسانه‌ها در جنگ نرم، تأکید کرد: امروز مصاف و نبرد اصلی با دشمن در حوزه جنگ نرم صورت می‌گیرد و رسانه‌ها در این جنگ کارکرد بسیار حیاتی دارند.

مشاور عالی مقام معظم رهبری خبرگزاری تسنیم را جزو رسانه‌‌های فعال و مؤثر در جنگ نرم با دشمن توصیف کرد و گفت: بنده همان‌طور که به‌عنوان مثال به پایگاه‌های هوایی در جنگ سخت سر زده و بازدید می‌کردم، وظیفه خود دانستم از خبرگزاری تسنیم نیز به‌عنوان یک قرارگاه جنگ نرم بازدید کنم.

در گفت‌وگوی خبرنگاران تسنیم با سرلشکر فیروزآبادی مسائل مختلفی از جمله کودتای اخیر در ترکیه، نحوه دستگیری عبدالمالک ریگی، نبرد ایران با داعش، حضور جنگنده‌های روسی در پایگاه هوایی همدان، برجام، جنگ یمن و… سخن به میان آمده و رئیس سابق ستادکل نیروهای مسلح نکات جدیدی در این موارد بیان کرده است. با توجه به مفصل بودن متن، این گفت‌وگو در 3 بخش تقدیم مخاطبان محترم می‌شود.

شنبه هفته جاری بخش اول این گفت‌وگو با عنوان “ناگفته‌هایی از آمادگی نظامی ایران در شب کودتای ترکیه/ “داعش را در 40کیلومتری ایران زدیم اما اعلام نکردیم” بر روی خروجی خبرگزاری تسنیم قرار گرفت.

 

تسنیم: آقای دکتر، بحثی مطرح شده بود که ایران پایگاهی به منظور مقابله با داعش در اختیار روسیه قرار داده است. چون درباره این مسئله و نحوه حضور جنگنده‌های روسیه در این پایگاه تایید و تکذیب‌هایی از سوی برخی مسئولین کشوری صورت گرفت،‌ می‌خواهیم بدانیم اصل ماجرا چه بود؟ این کار با چه هدفی صورت گرفته بود؟

- سرلشکر فیروزآبادی: اینکه گفته شد ایران یک پایگاه نظامی هوایی دراختیار روسیه قرار داده، صدردصد دروغ است.

وقتی تصمیم و برنامه این است که داعش را بزنیم، آن هم داعشی که موقعیت جغرافیایی در حد یک کشور دارد مرزهای طولانی در اختیار آنهاست و از آن طرف هم آمریکا هواپیماهای بدون سرنشینش را مشغول گشت‌زنی دورتادور داعش کرده است، از سوی دیگر هم سیستم‌های دشمن فعال است، حالا شما که می‌خواهید داعش را بزنید نمی‌توانید بگویید که روسیه رفته سوریه در فلان بندر مستقر شده و از آنجا می‌تواند داعش را بزند و یا از روی ناو می‌خواهد در مدیترانه داعش را بزند، این یعنی اینکه جهت را به آمریکا داده‌اید؛ خب آنها در آن صورت تجهیزاتشان را به این سمت سوق می‌دهند و اجازه نمی‌دهند این عمل اتفاق بیافتد.

بنابراین دورتادوری باید این عملیات رخ دهد. برای این که دورتادوری اتفاق بی‌افتد یکی از این مسیرها این بود که روسیه بیاید از روی خاک ایران برود سمت عراق و از جنوب و شرق و غرب به داعش حمله کند. از نظر نظامی این کار باید صورت می‌گرفت.

در جنگ علیه داعش ایران با روسیه شریک است و این یک واقعیت است. آنها (روسیه) نیروی هوایی ما در عملیات‌ها علیه داعش هستند. مستشاران ایرانی زمین را علیه داعش هدایت می‌کنند و روس‌ها هم آسمان را هدایت می‌کنند.

بر این اساس با توجه به هماهنگی‌های صورت گرفته مصوب شد که جنگنده‌های روسیه بیایند از روی مسیری که مشخص شده و - جالب هم است که بدانید هنوز هیچکس حتی در داخل هم نتوانستند آن مسیر را پیدا کنند - و بروند مراکز حساس داعش را بکوبند.

آنها (روسیه) یک مشکل داشتند و آن این بود که هواپیماهای آنها باید یک جایی سوختگیری می‌کردند، چون مسیر که مستقیم نبود مسیر طولانی برای انجام عملیات غافلگیرانه باید طی می‌کردند، چرا که در غیر این صورت انواع اقسام ماهواره‌ها و سیستم‌های مخابراتی ممکن بود عملیات را کشف و داعش را مطلع کنند.

ما به روس‌ها گفتیم مسیر هواپیماهایی شما را که وقتی وارد ایران می‌شود ما مشخص می‌کنیم. از طرفی نیز نیروی هوایی ارتش ایران به محض ورود، هواپیماهای شما را اسکورت می‌کند و در یک پایگاهی می‌نشاند تا سوخت‌گیری کنید.

تسنیم: از آسمان ایران هم روس‌ها شلیک داشتند؟

-سرلشکر فیروزآبادی: خیر؛ ضرورتی نداشت. اصلا معنی ندارد که از آسمان ایران بخواهند «رقه» را بزنند. اینها حاشیه‌سازی بود؛ و آن هم از سوی رسانه‌های آمریکایی مطرح شد چرا که برای آمریکا افت داشت که ندانند چه شد روسیه با این حجم سنگین داعش را بمباران کرد و واقعاً غافلگیر شدند. برای همین هم آمدند و جوسازی کردند و گفتند که آمدند از روی آسمان ایران داعش را زدند و به همین دلیل ما آنها را ندیدیم! این حرف‌ها برای توجیه ضعف سیستم اطلاعاتی خودشان بود. علاوه بر آن نیز روسیه هم مدرن است و می‌داند چیکار می‌کند.

از طرفی دیگر آمدن روس‌ها برای ما نیز چند فایده داشت. اولا داعش با این کار سرکوب می‌شد و به نوعی انفعال داعش هم با همین سلسله عملیات‌های روسیه آن هم با همکاری ایران رخ داد.

علاوه بر آن نیز روسیه با این اقدام ما تشویق به شرکت در جنگ علیه داش هم می‌شد چون تا قبل از آن خیلی تمایل جدی نداشت. همچنین برای نیروی هوایی ایران هم خوب بود که خیلی آثار آموزشی و رزمایشی برای ما داشت. جنگنده‌ها و نحوه کار آنان را دیدند.

به هر حال در اصول نظامی اینگونه نیست که هر کسی می‌تواند بیایید و رد بشود. بلکه باید چهار چشمی او را پایید. به لحاظ قانون اساسی و مقرارت هیچ مشکلی نداشت و همه مسیرهای تصویبش هم انجام شده بود ولی اینکه کسی بداند این هواپیماها از کجا آمدند و به کجا رفت هیچکس جز نیروهای مسلح که مسیر را تعیین و کنترل کردند، نمی‌داند. برای شخص رئیس‌جمهور هم نقشه عملیات‌ها را بعد از انجام عملیات‌ها می‌فرستادیم.

تسنیم: در راستای همکاری ایران و روسیه شاید یکی از کارهای خوبی که در دوران شما رخ داد خرید برخی تجهیزات اساسی نظامی بسیار پیشرفته بود. بفرمایید چگونه به فکر خرید این تجهیزات افتادید و نوع قراردادهایی که بین دو کشور بسته شد بیشتر در چه زمینه‌ و چه نوع تجهیزاتی بود؟

-سرلشکر فیروزآبادی: یکی از مشکلات ما درباره خرید اس 300 این بود که خبر خرید آن اعلام شد. اگر خبر آن اعلام نمی‌شد، شاید اس 300 سالها پیش داخل کشور می‌آمد.

تسنیم: به جز اس 300 تجهیزات دیگری در حال خرید بود؟

- سرلشکر فیروزآبادی: بنا داریم پس از آنکه مصوب و قطعی شد خبر آن را اعلام کنیم. امروز روس‌ها خیلی به ما نزدیک شدند و با ما رفیق شدند و وضعیت به گونه‌ای است که ما مشکلی برای گرفتن آن چیزی که می‌خواهیم نداریم. بلکه ما خودمان تمایلی برای خرید تجهیزات خارجی نداریم. ما تنها دنبال چیزهایی می‌رویم که نشانی از آن نداشته باشیم. بعضی چیزها را نباید ساخت بلکه بایستی آن را خرید.

مثلا بولدوزرهای D8 و D9. اینها بولدوزرهای قوی با بیل‌های سنگین هستند که برای کندن صخره‌ها بیشتر به کار می‌رود. در کشور ما مثلا به چهار نوع از این بولدوزرها نیاز است؛ خب برای این چهارتا که خط تولید بولدوزر D9 راه نمی‌اندازیم. طبیعی است آن را از کشوری که خط تولیدش را دارد می‌خریم.

یک وقتی هم یک چیزی باید مصرف داشته باشد و یا مصرفش سیکل داشته باشد. یعنی کهنه که شد به جای آن یک دستگاه جدیدتر وارد کنیم؛ برای اینها خط تولید باید درست کرد. سرمایه‌گذاری در صنعت و فناوری این‌گونه محاسبه‌ها را دارد. اگر یک هواپیمایی و یا موشکی در ارتفاعی قرار است برای رفع تهدید نیاز باشد که این تهدید ممکن است 20 سال یک بار رخ دهد برای این کار خط تولید موشک و هواپیما که راه نمی‌اندازند. اما با وجود این، اس 300 را تا زمانی که به نتیجه برسد معادل آن را ساختیم و در همان ارتفاع هم موشک ساختیم که می‌تواند پرنده را بزند.

تسنیم: در زمینه خرید جنگنده وزارت دفاع مدلهای مشخصی را تعیین کرده؟ ستاد کل هم در این زمینه خریدهای دیگری را در دستور کار وزارت دفاع قرار داده بود؟

-سرلشکر فیروزآبادی: ما در مرحله اول در طراحی سرمایه‌گذاری علمی و فناروی، موشک را هدف قرار دادیم و گفتیم بازدارندگی با موشک. موشک زمین به زمین به نتیجه رسید و بازدارندگی در این زمینه انجام شد و در مرحله بعدی گفتیم بازدارندگی در برابر زرهی و هواپیما. باز موشک زمین به هوا که زودبازده است، فراوان تولید کردیم. متعدد موشک‌های زمین به زمین، زمین به هوا، سطح به سطح و … طراحی و تولید کردیم.

ضدزره‌ها را هم ساختیم. اینکه گفتیم در برابر هر دشمنی مقابله می‌کنیم بخاطر به نتیجه رسیدن پروژه‌های موشکی‌مان بود. برای هواپیمای دشمن امکان مقابله داشتیم و برای زرهی هم داشتیم و بقیه وسایل‌ها هم آماده بود.

ما الان که ما به خط حد آمادگی‌هایمان رسیده‌ایم و تجهیزات دفع تهدید را آماده کردیم، می‌گوییم چه اشکالی دارد هواپیما و تانک هم بسازیم؛ ناو هم بسازیم. همه اینها هم در دستور کار است.

این را هم بگویم آخرین تدبیری که من در زمان مسئولیتم به وزارت دفاع دادم این بود که باید نقش شما در اقتصاد مقاومتی این باشد که نیازهای فنی ماشین‌آلات و تجهیزات غیرنظامی کشور را به عهده بگیرد؛ هدف من انتقال فناوری بخش دفاع به بخش غیرنظامی بود. در این راستا شنیدم که وزارت دفاع با وزارت کشاورزی و محیط زیست قرادادی امضا کرده که تجهیزات کشاورزی و محیط زیست در وزارت دفاع ساخته شود.

ما توانایی ساخت فناوری‌های مختلف را داریم و آمادگی هم داریم آنها را از بخش دفاع به بخش غیرنظامی انتقال دهیم و این کار امکان‌پذیر است. همه سازمانها و دستگاه‌‌ها می‌توانند بیایند بگویند چه تجهیزاتی لازم دارند آنها را لیست کرده و به وزارت دفاع بدهند، و این وزارتخانه آنها را تولید کرده و در اختیارشان بگذارد.

این فناوری می‌تواند پشتوانه شرکت‌های دانش‌بیان هم باشد؛ این شرکت‌ها سرگردان هستند اما اگر فن‌بازارهایی وجود داشته باشد آنها می‌توانند محصولات خود را بفروشند و بخش دفاع قرار شده و ما هم ابلاغ کردیم که این کار را با سازمان‌ها و وزارتخانه‌های کشور انجام دهد و به سمت نیازهای توسعه کشور برود.

- تسنیم: آقای دکتر ماجرای خرید جنگنده‌ها را هم بفرمایید. چون الان بحث‌هایی مطرح است که ممکن است روس‌ها این جنگنده‌ها را در اختیار ما قرار ندهند و همان ماجرای اس 300 تکرار شود.

-سرلشکر فیروزآبادی: خیر. اینطور نیست. اقدامات در این زمینه درست و در مسیر درست صورت گرفته است. بقیه این خبرهای پراکنده که می‌شنوید برای انسانهای غیرمطلع است و پراکنده‌گویی می‌کنند، از آنها هم سوال می‌شود آنها هم جواب‌های خلاف واقع می‌دهند. اما نیروهای مسلح ان‌شاءالله تقویت می‌شود.

تسنیم:‌ درخصوص آرکیو 170 بحثی که مطرح شد این بود که آمریکایی‌ها امکان دارد نقطه‌ای را که سپاه پهپاد آمریکایی را گرفته بمباران کنند؟

- سرلشکر فیروزآبادی: بله این امکان وجود داشت. چون آن منطقه، منطقه ویژه‌ای بود و مسیرهای پروازی به آن سمت امکان‌پذیر بود. منطقه حساسی بود.

تسنیم: یعنی احتمال داده بودید که ممکن است آمریکا دست به چنین اقدامی بزند؟

-سرلشکر فیروزآبادی: بله؛ آمریکا هم تجهیزاتی دارد و وقتی ببیند که آبرویش، نامس فناوری‌اش در خطر است ممکن است دست به یک کار انتحاری بزند. این احتمال وجود داشت که ما چون هواپیما و تجهیزات مدرنش را گرفتیم بیاید و آن منطقه را بزند و نابود کند تا فناوری و تجهیزات مدرنش در دست کسی نیافتد و این مسئله یک تئوری نظامی است و احتمال دارد. همین کار را بنی‌صدر هم در منطقه طبس انجام داد.

تسنیم: در نیروهای مسلح ایران برای این احتمال آمادگی وجود داشت؟

- سرلشکر فیروزآبادی: بله؛ به طور کامل فضای ایران در حال چک و کنترل است و اگر خبری از یک نقطه داده شود پایگاه‌ها و هواپیماهای ما به حالت آماده‌باش درمی‌‌آیند و به استقبال تهدید می‌روند و تعقیبش می‌کنند؛ موشک‌های ما همیشه در حال آماده‌باش هستند و تجهیرات مرتبط به آن نیز مرتباً کنترل و آماده می‌شوند.

در دنیای مدرن امروز وجود تجهیزات جاسوسی در دنیا یک اصل اثبات شده است، و برخی از این تجهیزات نیز به گونه‌ای هستند که اصلا هیچ تسلیحاتی به او برخورد نمی‌کند و باید یک سیستم الکترونیک مناسب با انفجار یا جذب و دفع آن ساخته شود.

نمونه این مدل تجیهرات را ما در جنگ لبنان دیدیم؛ در جنگ لبنان هواپیماهای آمریکایی و اسرائیلی حتی موتور سیکلت را هم که از شهری به شهر دیگر می‌رفت را شناسایی و چک می‌کردند، بله اینگونه تجهیزات وجود دارد و تجیهیزات مناسب با آن را نیز ما ساخته‌ایم.

یعنی اینکه تجهیزات مدرن آنها در تیررس نیستند اما سیستم‌هایی را اختراع کردیم که همان فرستنده و گیرنده‌های آنها را می‌گیرند و آنها هرچه زحمت می‌کشند به ظرف ما می‌ریزند.

تسنیم: درخواست رسمی از سوی دولت آمریکا برای پس دادن پهپاد ارسال شده بود؟

- فیروزآبادی: آمریکایی‌ها از این پزها در دنیا داشتند و موفق هم بودند؛ اما آنها نمی‌دانستند که جمهوری اسلامی ایران اهل این حرف‌ها نیست. کسی سر این مسئله با آنها مذاکره نکرد. کسی هم اجازه صحبت با آنها را ندارد و به سرعت همه چیز ختم شد. البته خبر دقیق درخواست مذاکره درخصوص آرکیو 170 را وزارت خارجه می‌داند. اما اساساً نیروهای مسلح جزو اصول مذاکره نیستند.

سیاست خارجه دو بخش است؛ بخشی از آن مربوط به گفت‌وگو، مهربانی و مذاکره است. اگر این بخش به نتیحه رسید که هیچ! اما اگر نرسید، شمشیر تیز نیروهای مسلح ایران به میدان می‌آید.

*‌ به دوم خردادی‌ها گفتیم بیچاره‌ها اگر شما نتوانستید با مذاکره کاری کنید، یعنی ما تازه از همان روز برویم آماده شویم؟

بعضی از این روشنفکر‌ها که عموما هم از این دوم خردادی ها هم بودند، می‌گفتند چرا نیروهای مسلح اینقدر حرف می‌زند و تجهیزات آماده می‌کنند. ما به آنها گفتیم اولا که الان چون ما قوی هستیم حرف شما را گوش می‌دهند. این را بدانید پشتوانه مذاکره قدرت است، بعد هم گفتیم بیچاره‌ها الان شما اگر نتوانستد از طریق مذاکره به نتیجه برسید و کار به جنگ کشید یعنی ما باید تازه از همان روز برویم آماده جنگ شویم؟ ببنیید چقدر ساده‌لوح بودند این جماعت! خیر سیستم دفاعی باید همیشه آماده و مجهز باشد و همیشه مترقب باشند.

تسنیم:‌ آقای دکتر یک مسئله دیگری که اخیراً مطرح شده این است که آمریکایی‌ها ادعا کردند که موشک‌های شلیک شده به ناو متخاصم اماراتی در سواحل یمن “ایرانی” بوده است.

- فیروزآبادی: چیزی که در در فقه داریم و احتمالا در فلسفه اجتماعی هم داشته باشیم این است که وقتی یک چیزی متواتر شد عین یقین می‌شود. کار آمریکایی‌ها هم همین شده است. دروغگویی آمریکا متواتر شده. واقعا کسی بخواهد دروغ‌های آمریکا را جمع کند از سطح یک کتاب بسیار قطور بالاتر می‌رود. همین تاریخ را ببینید، ناو وینسنس آمد و هوپیمای ما را زد؛ گفتند اشتباه شده! این دروغ بزرگ بود.

آمدند سلاح ریختند به داعشی‌ها، گفتند ما می‌خواستیم به نیروهای مقابله کننده با داعش بریزیم! مگر این می‌شود؟ شماها اینقدر تجهیزات مدرن و دقیق دارید که متر به متر می‌داند کجا را هدف قرار دهد، حالا در ارسال سلاح اشتباه کند؟ همیشه با داعشی‌ها ارتباط گرفته‌اند و ارتباط هم دارند ولی می‌آیند منکر می‌شوند.درحالی که دروغ می‌گویند.

آمدند مدعی شدند که ناو ما را حوثی‌ها زدند، تا بهانه‌ای پیدا کنند رادارهای آنها را بزنند و عربستان راحت‌تر بمباران کند؛ بعدها می‌آیند می‌گویند نه سیستم فنی ناو ما اشتباه کرده و موشکی شلیک نشده بود! اینجا هم دروغ گفتند.

وقتی ایمان به خدا و وجدان اخلاقی نباشد دروغگویی ابزار است. سرمایه‌داری هیچ چیز را جز منافع و سود نمی‌پرستد. آنقدر دروغ گفتند که اگر تناقض هم پیدا کنید برایشان مهم نیست، خیلی راحت می‌گویند اشتباه کردیم و این روش سرمایه‌داری و آمریکاست. اینکه امام فرمودند شیطان بزرگ، واقعا هم همینطور است.

هدف نهایی و اصلی آمریکایی‌ها نابودی کامل مسلمانان است و برای رسیدن به این هدف از هر ابزاری استفاده می‌کنند.

 نظر دهید »

​پایان نامه سطح 3 با عنوان رجعت در اسلام، مسیحیت و یهود

16 آبان 1395 توسط فدک

چکیده پایان نامه با عنوان رجعت در اسلام، مسیحیت و یهود نوشته سرکار خانم خديجه کيانی با راهنمایی حجّت الاسلام و المسلمين دکتر احمد حسين فلاحی و مشاوره حجّت الاسلام و المسلمين دکتر خدامراد سليميان

رجعت از اعتقادات مهم شیعه است. روايات بسیاری در زمینه رجعت از ائمه وجود دارد که نشان دهنده اهمیت این اعتقاد است. از طرفی رجعت یک بحث ریشه دار در ادیان ابراهیمی در طول تاریخ است . در سه دین بزرگ و مطرح اسلام، مسیحیت و یهود این اعتقاد با عناوین رجعت، بازگشت عیسی و رستاخیز مردگان جلوه گر است . که شباهت ها و تفاوت هایی با یکدیگر دارند در اين پژوهش سعی شده نقاط اشتراک و افتراق این سه دین درباره رجعت بررسی شود.
سير اين پژوهش ابتدا با ترجمه لغوی و اصطلاحی واژه های رجعت، اسلام، مسیحیت و یهود و سپس به شرح و تفسير عبارات: بازگشت عیسی، رستاخیز مردگان، رجعت و واژه های مترادف آن ادامه یافنه است.
رجعت و رستاخیز مردگان علاوه بر شباهت تفاوت هایی نیز دارند در بخش دوم این پژوهش در دو فصل شباهت ها و تفاوت های اعتقاد به رجعت در اسلام و رستاخیز مردگان در یهود مورد بحث و کنکاش قرار گرفته است. در فصل اول شباهت ها و در فصل دوم تفاوت های رجعت و رستاخیز مردگان بررسی شده است.
بازگشت عیسی نیز اگر چه مفهومی شبیه به رجعت دارد اما تفاوت هایی نیز با رجعت دارد در بخش سوم به بررسی شباهت ها و تفاوت های این دو بحث پرداخته شده است. در فصل اول شباهت های رجعت در اسلام و بازگشت عیسی در مسیحیت و در فصل دوم تفاوت ها بررسی شده است.به امید آن که مرضی رضای الهی و برای خوانندگان عزیز مفيد باشد .
کلیدواژه ها: رجعت، اسلام، مسیحیت، یهود.

 نظر دهید »

چکیده پایان نامه سطح 3 با عنوان جايگاه عقل در اسلام و مسيحيت

16 آبان 1395 توسط فدک

پایان نامه سطح 3 با عنوان جايگاه عقل در اسلام و مسيحيت

چکیده پایان نامه با عنوان جايگاه عقل در اسلام و مسيحيت نوشته سرکار خانم عاطفه باقری با راهنمایی حجت‌الاسلام‌والمسلمين جناب آقاي دکتر قاسم سبحاني فخر و مشاوره حجت‌الاسلام‌والمسلمين جناب آقاي دكتر رجب اکبر زاده 

عقل به معناي خرد و نيروي دروني انسان و مهارکننده اميال است که وجه تمايز انسان با حيوان مي‌باشد و هيچ موهبتي به‌اندازه عقل و خرد در وجود انسان ارزش حياتي و انساني ندارد، جايگاه عقل در اسلام و مسيحيت يکي از مباحث مهم در کلام جديد است. در دين مسيحيت عقل و حکمت به‌ندرت در عهد جديد آمده است، در برخي موارد عيسي مسيح براي بيان آموزه‌هاي ديني و تقريب به ذهن از مثل‌هاي ديني استفاده مي‌کنند و به تکريم عقلا مي‌پردازند اما در بعضي موارد نيز ايمان را بر عقل برتري داده و آموزه‌هاي ديني را فراتر از درک بشري قلمداد مي‌کنند و اين تناقضات عقلي در رابطه با برخي آموزه‌ها همچون مسئله تثليث و فديه نيز وجود دارد. در اين رابطه دانشمندان مسيحي موضع‌گيري‌هاي متفاوتي اتخاذ نموده‌اند: عقل‌گرايان حداکثري، ايمانگرايي، عقل‌گرايي انتقادي؛ که از اين ميان عدّه‌اي عقل را تنها معيار شناخت و درک آدمي مي‌دانند، عدّه‌اي عقل آدمي را محدود در ماديات و ماوراء طبيعت را فراتر از عقل آدمي مي‌دانند و گروه آخر هم قائل‌اند نظام اعتقادات ديني را مي‌توان و مي‌بايد عقلاً موردنقد و ارزيابي قرار دارد، اگرچه اثبات قاطع چنين نظام‌هايي امکان‌پذير نيست.
جايگاه عقل در اسلام از اعتبار ويژه‌اي برخوردار است، درآيات قرآن همواره عقل و حکمت با الفاظ تعقل، تدبر، تفقه و…به‌کاررفته است و پيروي از براهين عقلي و پرهيز از تقليد کورکورانه تأکيد بسياري گرديده است و عقل به‌عنوان حجّت الهي و يکي از منابع چهارگانه در کشف احکام الهي است که وسيله‌اي براي شناخت آيات آفاقي و انفسي و تنها معيار شناخت در اصول دين مي‌باشد و هر فرد مسلمان موظف است با دلايل عقلي علت ايمان خويش به خداوند يگانه، توحيد، عدل، نبوت و…را اثبات نمايد. متکلمين اسلامي نيز مواضع مختلفي در رابطه با جايگاه عقل در اسلام اتخاذ نموده‌اند، از ميان متکلمين اسلامی؛ اشاعره درتعارض عقل و نقل، نقل را مقدم بر عقل مي‌دانند و معتزله عقل را مقدم بر نقل مي‌دارند اما اماميه عقل و نقل را در تقابل با يکديگر و مکمل همديگر مي‌دانند و قائل‌اند؛ همان‌گونه که نقل از خلقت و عالم تکوين گفت‌وگو مي‌کند، عقل هم از حوزه تدوين و حقايق الهي پرده برمي‌دارد و اين دو حجت الهي نه‌تنها هرگز معارض يکديگر نيستند بلکه با کمال هماهنگي و تأثير و تأثر متقابل، از امتيازات يکديگر بهره‌مندند.
واژگان کليدي: عقل، اسلام، مسيحيت، قرآن، عهد جديد

 1 نظر
  • 1
  • ...
  • 6
  • 7
  • 8
  • ...
  • 9
  • ...
  • 10
  • 11
  • 12
  • ...
  • 13
  • ...
  • 14
  • 15
  • 16
  • ...
  • 37

موسسه آموزش عالی حوزوی فدک همدان

دی 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      
  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • اخبار
    • اخبار مدرسه
  • اهل بیت علیها السلام
    • رسول اکرم صلی الله علیه و آله وسلم
    • حضرت زهرا سلام الله علیها
    • حضرت علی علیه السّلام
      • نهج البلاغه
      • غدیر
    • امام حسن مجتبی علیه السّلام
    • امام حسین علیه السّلام
    • امام سجّاد علیه السّلام
      • صحیفه سجادیه
    • امام باقر علیه السّلام
    • امام جعفر صادق علیه السّلام
    • امام موسی کاظم علیه السّلام
    • امام رضا علیه السّلام
    • امام جواد علیه السّلام
    • امام هادی علیه السّلام
    • امام حسن عسگری علیه السّلام
    • امام قائم عجل الله تعالی فرجه الشریف
      • مهدویت
  • درمحضر علما
    • امام خمینی (ره)
    • مقام معظم رهبری
    • علامه حسن زاده آملی
    • آیت الله جوادی آملی
    • آیت الله مکارم شیرازی
    • آیة الله جعفر سبحانی
    • آیت الله نوری همدانی
    • علما و فرزانگان همدان
  • کلام نور
    • گلستان قرآن
      • تفسیر
    • احادیث و روایات
  • ادعیه و زیارات
    • دعا
      • دعای کمیل
      • دعای مجیر
      • دعای ندبه
      • دعای عرفه
      • دعای توسل
    • مناجات
      • مناجات منظومه امیرالمومنین در مسجد کوفه
      • مناجات امیر المومنین (ع)
    • زیارات
      • زیارت عاشورا
      • زیارت امین الله
      • زیارت جامعه کبیره
      • زیارت آل یاسین
  • فرق و مذاهب
    • مذهب تشیع
      • شیعه( امامیه)
      • اسماعیلیه
      • زیدیه
      • کیسانیه
    • مذاهب تسنن
      • وهابیت
      • مذاهب فقهی
        • مذهب حنفی
        • مذهب شافعی
        • مذهب مالکی
        • مذهب حنبلی
      • مذاهب کلامی
        • ماتریدیه
        • معتزله
    • خوارج
      • اباضیه
    • غلات و غالیان
    • فراماسونری
    • صهیونسیم
    • بهائیت
  • مناسبت ها
    • رجب
    • شعبان
    • رمضان
    • محرم
    • صفر
    • ذی الحجه
  • ادبی
    • شعر
    • دلنوشته
  • شهدا
  • اعتقادی
    • نکات اخلاقی
    • نماز
    • سیر و سلوک
  • واحد آموزشي
    • پایان نامه ها
    • مقالات
  • سياسي
  • اجتماعي
  • علمی
    • معرفی کتاب
    • دانستنی های پژشکی
    • گیاهان دارویی
    • کامپیوتر
  • دانلود
    • نرم افزار های کامپیوتر
    • نرم افزار های مخصوص موبایل
    • صوتی
      • سخنرانی
      • نماهنگ
      • مولودی
      • مداحی
      • تواشیح
      • قرآن
    • تصویری
    • کتاب
  • عمومی
  • اربعين
  • محرم2
    • بسیح
  • واحد پژوهش
  • واحد فرهنگی
  • حضر زینب (س)

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس