فاطمیه
مادر……
داغ تو شرح کامل نهج البلاغه است……….
پای درس عرفا
آیت الله بهجت ( ره )
اگر دلتان برای امام زمانتان تنگ شد به صفحات قرآن نگاه کنید…..
عوامل – پایه ها و ریشه های اخلاق
اولین سلسله گفتار اخلاقی با سخنرانی مدیر حوزه های علمیه خوهران استان ، حجت الاسلام والمسلمین فاضلیان (زیدعزه ) درجمع کادر و مبلغین مؤسسه آموزش عالی حوزوی فدک با محوریت ” عوامل -پایه ها و ریشه های اخلاق ” برگزار شد .
صفحات: 1· 2
فاطمیه در راه است
چکیده پایان نامه سطح 3 با عنوان بررسی ابعادخلیفةاللهی انسان از منظر قرآن فاطمه زیوری کبیر
چکیده پایان نامه سطح 3 با عنوان بررسی ابعادخلیفةاللهی انسان از منظر قرآن فاطمه زیوری کبیر با راهنمایی حجت الاسلام و المسلمين سیدمنذرحکیم و مشاوره حجت الاسلام و المسلمين محمد شب دینی پاشاکی دفاع نمودند.
چکیده پایان نامه ایشان به شرح ذیل می باشد؛
یکی از ارزشهای والای انسانی، مقام خلافت الاهی است که به نوع بشری تعلق دارد. خلیفه یعنی کسی که جای شخص دیگر مینشیند و شخص جانشین در حکم کسی است که جانشینی او را بر عهده گرفته است. وخلیفةالله در اصطلاح اسلامی به این معنا آمده است که خدا کسی را از میان مردم به عنوان حاکم و امام انتخاب میکند که باید همهي شئون و کارهایی که بر عهدهي یک جانشین میباشد را نیز تقبل نماید.
اجزاء خلافت شامل: مستخلِف (خليفه گرداننده)، مستخلَف (خليفه شده)، مستخلَف عليه که شامل انسان، جامعه و زمین (طبیعت) میباشد.
مقام خلافت الاهی ویژه شخص حضرت آدمj نیست، بلکه به نوع بشریت اختصاص دارد، و منظور از جانشینی در آیه 30 بقره، جانشینی حضرت آدم jو فرزندانش از خداوند متعال میباشد.
مقصود از خلیفه این نیست که از هر نظر مانند خدا باشد مثلاً هرگاه خدا واجب الوجود و قیّم و ازلی است، خلیفۀ او هم مانند او واجب الوجود و قدیم و ازلی باشد، بلکه مقصود این است که بشر به عنوان موجود کامل محل تجلی اسماء و صفات حق باشد.
راز خلافت، آگاهي به همه اسماء، حقايق و معارف، و برخورداري از علم لدنّي و شاگرد بيواسطه شدن خداوند است. همچنين دو بعدی بودن و دمیده شدن روح الهی در او، داشتن عقل، اختیار و آزادی از مهمترین علل شایستگی او برای چنین منزلتی است.
حوزۀ خلافت انسان کامل خصوص زمین نیست، بلکه زمین مسکن و مقر وجود مادی و جسمانی اوست. خلیفة الله دارای مصادیقی ازجمله انبیاء و اولیاءاللهی میباشد کاملترین مصداق خلیفة الله، چهارده معصومD معرفی شدهاند. بعد از رتبۀ چهارده معصوم و انبیا و مرسلینD، برخی از انسانهای وارسته و متدین و دارای علم و عمل صالح نیز به اندازۀ علم و دریافت اسمای الاهی، در مرتبۀ مادون انبیا و با واسطۀ آنان، مصداق خلیفةالله هستند. برای خلافت الاهی، چهار درجه قابل تصور است: الف. خلافت در حد حال؛ ب. خلافت در حد ملکه؛ ج. خلافت در حد تقویم ماهوی؛ د. خلافت در حد تقویم وجودی
مفسران برای انواع خلافت نیز تقسیم بندی مختلفی قراردادهاند: الف)خلافت باواسطه وبدون واسطه ب)خلافت تاریخی فرد وجودی و رتبی.
خلافت الهی دارای ویژگی هایی میباشد از جمله: جعل الهي، محدودیت ونسبیت، تكويني و فطري، عموميت و همگاني، گستردگي و شمول و…
جانشينى انسان نه به خاطر نياز و عجز خداوند است، بلكه اين مقام به خاطر كرامت و فضيلت رتبهى انسانيّت است. خلافت الاهی و امامت بشر، ضرورتی فلسفی و حِکمی است. از این رو، با خلقت نخستین انسان آغاز شده و تا پایان تاریخ بشر در زندگی مُلکی و زمینی او ادامه خواهد داشت.
انسان که خلیفةالله است دارای ابعاد مختلفی در زمینههای حکومتی سیاسی اجتماعی، اخلاقی، اقتصادی و…. میباشد.
خلافت الهی دارای برکات و آثاری فردی و اجتماعی میباشد، که آثار فردی عبارت است از: خلیفه کاملترین جلوة الهی، محوریت خلیفة الهی در نظام آفرینش، خلیفة خدا معلم فرشتگان، حامل امانت الهی. ثمرۀ نهایی خلافت الهی حکومت حق است، این نظام الهی مؤلفههایی دارد و آثار اجتماعی بر آن مترتب است از جمله: حاکمیت الهی؛ قانونگذاری الهی؛ عینیت دیانت و سیاست؛ آزادی معقول؛ مسئولیت پذیری و سازندگی
کلید واژه: خلیفة الله ، انسان کامل، مستخلف عنه ، مستخلف علیه