• خانه 
  • تماس  
  • ورود 

انگیزه و تربیت

اصل پنجم : انگیزه و تربیت
آنچه می تواند کودک را به طرف رشد و کمال سوق دهد، انگیزه هایی است از درون او را به سمت اهداف هدایت می کند. انگیزه ها نیروی حرکت به طرف اهداف تربیتی را تامین می کنند. از این رو این انگیزه ها باید شناخته شده، در جهت تحریک بیشتر کودک و نوجوان تقویت شوند. به این منظور در مورد انگیزه ها باید بدانیم که:

 

١- انگیزه های اولیه و طبیعی مانند گرسنگی، تشنگی، کنجکاوی و … می توانند برانگیزاننده تعدادی از رفتارها باشند. محرومیت نسبی در این انگیزه ها می تواند موجب تشدید آن ها شود.

 

٢- به کمک انگیزه های اولیه و طبیعی باید انگیزه های ثانویه ای مانند تمایل به پیشرفت تحصیلی را ایجاد و تقویت کرد.

٣- از طریق اجتناب از اجبار آشکار و محسوس، از تضعیف انگیزه ها جلوگیری کرد.

 

اصل ششم : نسبیت در تربیت

تربیت بدون تشویق و تنبیه مناسب امکان پذیر نیست. لکن باید توجه داشت که هر چیزی در مورد کودک نمی تواند مورد تشویق و یا به خصوص مورد تنبیه واقع شود. مثلا نباید تغییراتی که خارج از اختیار و اراده کودک و نوجوان است، زیاد مورد تشویق قرار گیرد و یا خدای ناکرده تنبیه شود. آشفتگی دوره نوجوانی چیزی نیست که به سبب آن نوجوان را تنبیه و یا سرزنش کنیم.

 

هم چنین به دلیل زیبایی چهره و یا هوش سرشار یک کودک نباید او را مورد تشویق قرار داد، بلکه آن چیزی که باید مورد تشویق قرار گیرد ،"عمل” و بازده موفقیت آمیز کودک و نوجوان است. یعنی چیزی که با تلاش و کوشش او به دست آمده است. هر گام کودک و نوجوان به جلو می تواند مورد تشویق قرار گیرد و در مواردی نیز هرگام او به عقب می تواند مورد تنبیه واقع شود.

 

اصل هفتم : هیجان و تربیت
هرچند که هیجانات بخشی از زندگی ما هستند، لکن باید مهار شوند و به شکل معقول مورد استفاده قرار گیرند. ترس هیجانی است که برای اجتناب از عوامل خطرناک سودمند است. خشم هیجانی است که برای غلبه بر دشمن و عامل تهدید کننده می تواند به کار گرفته شود. سایر هیجانات نیز باید کنترل شده، در جای خود مورد استفاده واقع شوند. ولی در تربیت باید گفت که نمی توان هیجانی بود و با هیجان عمل کرد، بلکه آرامش و سکینه لازمه تربیت است. مربی باید با آرامش و سکون خود، تربیت را امری دلنشین و امکان پذیر نشان دهد و از این طریق به متربی می آموزد که دستاورهای تربیتی به راحتی قابل اجرا و تحقق است، در حالی که هیجانی بودن اثری عکس بر متربی می گذارد موجب فرار او را فراهم می آورد.

 

اصل هشتم : نگرش مثبت به کودک

هر یک از ما انسان ها تصوری از خودمان داریم که اصطلاحا آن را خودپنداره می گویند. خود پنداره ممکن است مثبت یا منفی ،ضعیف یا قوی باشد. کسی ممکن است تصوری مثبت از خود داشته باشد و با دید واقع بینانه ای خودش را ارزیابی کند. در حالی که فرد دیگری ضعیف یا قوی باشد. در حالی که فرد دیگری ممکن است تصویری منفی و بی کفایت از خود ارائه دهد. برای یک تربیت صحیح باید به کودک یا نوجوان کمک کنیم تا خودپنداره ای با کفایت و مثبت از خود داشته باشد. به این منظور لازم است صفات مثبت و منفی او را با واقع بینی ببینیم و مورد ارزیابی قرار دهیم.

می توانیم صفات مثبت او را با قید کلی به کار ببریم، ولی نباید صفات منفی او را به شکل کلی به او منعکس کنیم. اگر نمره خوبی می گیرد ،می توانیم به او بگوییم این نمره نشانگر هوش بالای تو و یا پشتکار زیاد توست، ولی در مورد نمره کم درست نیست که بگوییم این نمره کم هوشی یا تنبلی تو می باشد.

 

 

آموزه های اخلاقی در سیرۀ رضوی از منظر آیت الله مکارم( دامت برکاته)

11 آذر 1395 توسط فدک

وقتی سخن از «اخلاق» به ميان مى ‏آيد بسيارى از مردم، حتى بعضى از اهل فضل و دانش، آن را يك امر مستحبى، و در حاشيه زندگى مى‏ دانند، درحالى كه غالب مشكلات فردى و اجتماعى وبن­بست هاى جهانى از فقر اخلاقى جوامع و مخصوصاً سران بسيارى از كشورهاى جهان سرچشمه مى‏ گيرد،[1]که با ابزار تهاجم فرهنگى زمینه نابودی اخلاق‏ و متزلزل كردن پايه‏ هاى ايمان و در نتيجه سلطه سياسى و اقتصادى و فرهنگى بر كشورهاى اسلامى را فراهم می کنند.[2]

از سوی دیگر باید گفت بناى خانواده‏ بر اساس محبت و اخلاق‏ انسانى است‏،[3] حال آنکه افراد بد اخلاق‏ و داراى سوء خلق، بلاى عظيمى براى خانواده ای كه در آن زندگى مى‏ كنند محسوب مى‏ شوند.[4]

لذا معيارها اخلاقى که از سوى خدا تعيين مى‏ شود باید از سوی افراد و جوامع انسانى به عنوان الگو قرار بگیرد و از آن تبعیت شود،[5] هم چنین واکاوی حال پيامبران مخصوصا حال پيامبر اسلام صلی الله علیه و آله و ائمه‏ هدى علیهم السلام بخوبى نشان می دهد كه اين بزرگواران براى تحقق بخشيدن به اهداف تبليغى و تربيتى خود از اخلاق‏ اجتماعى و اصول روانشناسى و انسانى‏ترين شيوه‏ هاى نفوذ در قلبها استفاده مى‏ كردند،[6] از این رو باید از اخلاق‏ و اعمال و صفاتشان الگو بگيريم.‏[7]

پیامدهای دنیاپرستی و مال اندوزی در جهان بینی اخلاقی امام رضا(علیه السلام)

بر اساس تعاليم اسلامى، تمام اموال و ثروت‏ ها از آن خداوند است كه به امانت به انسان سپرده شده تا با بهره ‏گيرى از آن، راه سعادت و تكامل را بپيمايد و طريق رستگارى را به سلامت طى كند و بازيچه دست دنياپرستان نگردد.[8]

در پرتو اين نگرش، مالكيت انسان مالكيت استخلافى و جانشينى است؛ يعنى آدمى مجاز است مال را به اذن مالك حقيقى‏ اش (خداوند) در موارد خود صرف كند: «وأنفقوا مما جعلكم مستخلفين فيه[9]؛ از آنچه شما را جانشین و نماینده (خود) در آن قرار داده انفاق کنید »،[10] در اين نگاه «مال» وسيله‏ اى براى دوام و قوام زندگى سالم مادى جهت نيل به مقاصد متعالى انسانى است.[11]

بدیهی است اگر مال و دارايى در گوشه ‏اى به‏ صورت اندوخته يا گنج راكد بماند و يا انحصارگرايانه در قبضه فرد يا گروه خاصى درآيد و از دسترس عموم مردم خارج شود؛ در اين صورت اثر قوام و دوام‏بخشى را از دست داده و در واقع «مال اندوزى» صورت گرفته است.[12]

براساس تعاليم دينى، حب دنيا و آخرت فراموشى، آدمى را به مال‏ اندوزى‏ كشانده و به جمع و انباشته كردن اموال وا مى‏ دارد.[13] لذا حرص، طمع و آرزوهاى دراز، از جمله رذائلى است كه هر يك در كشاندن انسان به مال‏ اندوزى‏ نقش بسزايى دارند،[14] از این رو«احتكار» نیز نوعى مال‏ اندوزى‏ موقت است كه به منظور رسيدن به ثروت ‏هاى بيشتر صورت مى‏ گيرد.[15]

لذا این وصف مذموم،[16]دارای تبعات و پيامدهای فراوانى است كه بخشى از آنها یعنی حب دنيا و طمع و حرص، مستقيماً روح و روان آدمى را به فساد و تباهى مى‏ كشاند و بخشى ديگر باعث فساد و تباهى نظام اجتماعى و سياسى شده و يا از هم پاشيدگى اقتصادى جامعه را به دنبال دارد.[17]

در همین زمینه يكى از ياران معروف امام على بن موسى الرضا عليه السلام به نام محمد بن اسماعيل بن بزيع مى‏ گويد: از آن حضرت شنيدم که ‏فرمود: «لايجتمع المال الا بخصال خمس ببخل شديد و امل طويل و حرص غالب و قطيعة الرحم و ايثار الدنيا على الآخرة؛ اموال دنيا در يك جا جمع نمى‏ شود، مگر (به كمك) پنج چيز: بخل شديد، آرزوهاى دور و دراز، حرص غالب، قطع‏ رحم و مقدم داشتن دنيا بر آخرت»!.[18]،[19]

با تأمل در این روایت علاوه بر حرمت مال اندوزی ، می توان هشدارهای آن حضرت مبنی بر سستى و زوال ‏پذيرى نعمت‏ هاى مادى، نكوهش دنياپرستى، يادآورى پايان پذيرى زندگى دنيا و حاضر شدن آدمى در پيشگاه خداوند جهت حساب‏رسى اعمال و …، توجه به زندگى جهان ديگر را دریافت.[20]

حقیقت نیز همين است كه حب دنيا و فراموشى آخرت كليد بسيارى از رذايلى چون حرص و طمع است، رذائلى كه به شدت آدمى را به ورطه مال‏ اندوزى بى قيد و شرط سوق داده و از انفاق در راه خدا باز مى‏دارد و حتى به او اجازه نمى ‏دهد از آن در جهت اشتغال ‏زايى براى ديگران استفاده كند.[21]

بنابراین برای برون رفت از این رذیله اخلاقی، باید از طریق تقويت ايمان و ايجاد روحيه آخرت‏ گرايى و توصيه و تأكيد بر اوصاف حميده انسانى؛ با «مال‏ اندوزى‏» مبارزه كرده و همه مسيرهاى منتهى به آن را كنترل نمود.[22]

با آنچه كه دوست داری محشور می شوی

وضع انسان در جهان ديگر تجسمى از اعمال او در اين جهان است،[23] لذا عالم آخرت و صحنۀ قیامت تجسم وسيع و گسترده‏ اى از عالم دنيا است، و همه حقايق اين جهان در آنجا به صورت متناسبى مجسم مى ‏گردد،[24] از این رو آنها كه تعادل اقتصادى جامعه را در زندگى دنيا از طريق مال اندوزی و دنیا پرستی بر هم زدند در آنجا به صورت مست و مصروع و افراد ديوانه و غير متعادل محشور مى‏ شوند، و وضع ظاهرى آنان همه افراد محشر را متوجه خود مى‏ سازد.[25]

آرى مطابق حديثى از امام على بن موسى الرضا عليه السلام که فرمود: « فلو أن رجلا أحب حجرا لحشره الله معه يوم القيامة؛[26] اگر كسى به سنگى علاقه داشته باشد خداوند او را با آن سنگ محشور مى‏ كند »،[27]کسانی كه قيامشان در دنيا بى‏ رويه و غير عاقلانه و آميخته با «ثروت‏ اندوزى جنون آميز» است، در جهان ديگر نيز بسان ديوانگان محشور مى‏ شوند.[28]

کرامت رضوی؛ جلوگیری از انعکاس شرم حیا ؛ خواری خواهش؛ اوج انفاق و بخشش

گفتنی است در پرداخت انفاق و بخشش رعايت ادب و احترام لازم است و بايد در حفظ آبرو و شخصيت نيازمند كوشيد. [29] لذا انسان يا به فقير كمك نمى ‏كند و با كلام نرم و سخن خوش از وى عذرخواهى مى ‏كند. و يا اگر كمك كرد و اجر انفاق را برد، در حفظ اين حسنه تلاش مى‏ كند و آن را با منت و اذيت خراب نمى‏ كند.[30]

گاه ديده مى ‏شود كه كسى به ديگرى كمك مى‏ كند؛ ولى تا آخر عمر او را اذيت مى‏ كند؛ مثلا مى‏ گويد: «اگر من نبودم بيچاره مى‏ شدى و آبرويت مى‏ رفت» يا «آبرو و سرمايه ‏ات مرهون من است» و يا «اين پول را بگير، ولى ديگر تو را اين جا نبينم».[31]حال آنکه نه تنها آزار و منت بر فقير، صدقه را باطل مى‏ كند و كارى پسنديده محسوب نمى‏ شود، حتى قطع سخن نيازمند در شرح حال و بيان مشكلات خويش، امرى نكوهيده و ناپسنديده است.[32]

بنابراين، كسى كه به گمان خود براى كمك به يك نيازمند به شيوه آشكار مبلغى پول مى‏ پردازد و با اين عمل خود، آبرو و حيثيت انسانى وى را از بين مى‏ برد، آيا مى ‏تواند عمل خود را «كمك»، «صدقه‏» و يا «انفاق» بنامد؟ و در برابر از خداوند طلب پاداش كند؟.[33]

از سوی دیگر، رعايت آداب انفاق و بخشش مفهوم در حالات معصومان عليهم السلام به خوبى ديده مى ‏شود[34] که سیرۀ آنها ،اوج رعايت آداب انفاق، و بهترين روش كمك به نيازمندان است.[35]

در حالات امام على بن موسى الرضا عليه السلام و برخورد محبت ‏آميز او با مردم در انجام انفاق و بخشش چنين آمده است: يكى از ياران او مى‏ گويد: من در خدمتش در مجلسى بودم در حالى كه گروه زيادى از مردم اجتماع كرده بودند و از مسائل حلال و حرام سؤال مى‏ كردند، ناگهان مردى قد بلند و گندم گون بر او وارد شد و سلام كرد و گفت من يكى از دوستان شما، و از دوستان پدران و اجدادتان هستم، من از حج مى ‏آيم، زاد و توشه خود را از دست داده‏ ام و چيزى كه مرا به مقصدم برساند ندارم اگر صلاح بدانيد مبلغى به من بدهيد و مرا به شهر خود برسانيد، خداوند به من نعمت داده هنگامى كه به شهرم رسيدم آنچه را كه به من عطا فرموديد آن را از طرف شما انفاق مى‏ كنم، چون من نياز به صدقه‏ ندارم. فرمود بنشين خدا رحمتت كند سپس رو به مردم كرد و با آنها سخن مى‏ گفت (و سؤالاتشان را جواب مى‏ داد) تا پراكنده شدند و من با دو نفر ديگر در خدمتش بوديم، فرمود: اجازه بدهيد من به اندرون خانه بروم، برخاست و داخل اتاق خود شد، سپس برگشت و دست خود را از بالاى در بيرون آورد و صدا زد اين مرد خراسانى كجاست؟ فرمود: اين دويست دينار را بگير و براى هزينه سفرت از آن بهره بردارى كن و به آن تبرك بجوى و چيزى از طرف من انفاق نكن. و هم اكنون برو كه مرا نبينى و من نيز تو را نبينم. هنگامى كه مرد خراسانى رفت، امام بيرون آمد، يكى از حاضران عرض كرد، فدايت شوم محبت زيادى درباره اين مرد كرديد، چرا خود را از آن پنهان نموديد؟ فرمود: مى‏ ترسيدم آثار ذلت سؤال، در صورت او ببينم (مى‏ خواستم شرمنده نشود).[36]،[37]

شکوه محبت و مدارا با مردم در کلام امام رضا(علیه السلام)

از جمله صفاتی كه به عنوان ويژگى عبادالرحمن و اولياء الله مطرح شده، مدارا نمودن با مردم است‏،[38] در احاديث فراوانى به مدارا كردن با مردم توصيه و بر آن تأكيد شده است،[39]لذا كسى‏ كه مى‏ خواهد جزء رهبران جامعه باشد بايد با مردم‏ مدارا كند.[40]

لیکن منظور از هماهنگى و مدارا با مردم‏ اين نيست كه هم‏رنگ آن‏ها در خلاف‏كارى ‏ها و معاصى و آلودگى شويم. بلكه منظور هماهنگى و مدارا در امور مباح و چيزهايى است كه مورد علاقه آن‏ها و مشروع مى‏ باشد.[41]

در این میان بايد مدارا كردن با بندگان خدا را از معصومين عليهم السلام آموخت كه در مقابل بدى‏ ها نيكى و طرف مقابل را با حسن خلق منفعل و شرمنده مى‏ كردند.[42]

در همین زمینه روایتی از امام على بن موسى الرضا (علیه السلام) نقل شده است که مى‏ خوانيم: «لا يكون المؤمن مؤمنا حتى تكون فيه ثلاث خصال سنة من ربه و سنة من نبيه ص و سنة من وليه (ع) فاما السنة من ربه فكتمان السر و اما السنة من نبيه فمداراة الناس و اما السنة من‏ وليه‏ فالصبر فى الباساء و الضراء؛ مؤمن، مؤمن نخواهد بود مگر اينكه سه خصلت داشته باشد: سنتى از پروردگار و سنتى از پيامبر و سنتى از امام و پيشوا، اما سنت پروردگار كتمان اسرار است، اما سنت پيامبر مدارا با مردم است و اما سنت امام شكيبايى در برابر ناراحتي ها و مشكلات مى‏ باشد». (البته كتمان سر در اينجا بيشتر ناظر به كتمان اسرار ديگران است)[43] .

انفاق بهترین قسمت غذا به نیازمندان؛ احسان دوست داشتنی ها

فقرا، مساكين و بردگانى كه در زحمتند و بدهكاران و ورشكستگان بدون تقصير و آنها كه در راه مانده‏ اند. اين پنج گروه هر يك به نحوى نيازمندند؛ بعضى براى گذران روزانه خود، غذا، لباس و مسكن بعضى براى بدهكارى و بعضى به سبب واماندن در راه و از دست دادن اندوخته ‏هاى خود براى سفر (هرچند در وطن خود بى ‏نياز و غنى باشند) و بعضى براى نجات از بردگى.[44]

حال اگر شخصى، غذاهاى اضافى، لباس‏ هاى كهنه و آنچه را كه نياز ندارد، انفاق كند اشكالى در بين نيست. اين، حداقل و پايين‏ ترين مرتبه انفاق است؛ ولى براى رسيدن به بالاترين مراتب انفاق و دست يافتن به كمال، انسان بايد آنچه را كه دوست دارد و خود مى ‏خواهد، انفاق كند. «لن تنالوا البرحتى تنفقوا مما تحبون …؛[45] هرگز به مقام نيكان و خاصان نخواهيد رسيد، مگر آن كه از آنچه كه دوست مى‏ داريد، انفاق كنيد.[46]

هم چنین باید گفت تنها صدقه و انفاق است كه بدون واسطه و مستقيماً در دست خداوند قرار مى ‏گيرد.[47] حال آيا سزاوار است عملى تا اين پايه ارزشمند، يعنى انفاق، كه بدون واسطه به دست خدا مى ‏رسد، از اموالى باشد كه خود دوست نداريم.[48]

لذا در حديثى آمده است: امام على بن موسى الرضا (علیه السلام) هنگامى كه مى‏ خواست غذا بخورد دستور مى‏ فرمود سينى بزرگى كنار سفره بگذارند، و از هر غذايى كه در سفره بود از بهترين آنها بر مى‏ داشت و در آن سينى مى‏ گذاشت، سپس دستور مى ‏داد آنها را براى نيازمندان ببرند. بعد اين آيه را تلاوت مى ‏فرمود: «فلا اقتحم العقبة[49] ؛ ولى او (انسان ناسپاس) از آن گردنه مهم نگذشت‏»، سپس مى‏ افزود، خداوند متعال مى‏ دانست كه همه قادر بر آزاد كردن بردگان نيستند راه‏ ديگرى نيز به سوى بهشتش قرار داد!.[50]،[51]

عزت نفس و احساس خود ارزشمندی در سیرۀ اخلاقی امام رضا(علیه السلام)

عزت نفس، همان علو طبع و بزرگ‏ منشى است كه انسان را از هرگونه خوارى دور مى‏ كند.[52]بی شک فردى كه داراى مناعت طبع و عزت‏ نفس‏ است، در نزد همگان عزيز و سربلند است، ولى كسى كه به مال ديگران چشم طمع داشت، خود را اسير و ذليل ساخته و مردم با چشم حقارت به او مى ‏نگرند.[53]

لذا يكى از اصولى كه در زندگى همه امامان عليهم السلام وجود داشت، عزت‏ نفس‏ و دورى از ذلت بود. قرآن هم عزت را از آن خود و رسولش و مؤمنان مى ‏داند: «ولله العزة ولرسوله وللمؤمنين».[54]،[55]

بنابراین یک فرد مؤمن اقتصادى كرامت و عزت نفسانى‏ اش او را از ذل سؤال باز مى‏ دارد، چون پيرو آن مكتبى است كه تقاضاى كمك از افراد نااهل را منفور مى‏ شمرد: امام على بن موسى الرضا عليه السلام به يكى از يارانش (بزنطى) هنگامى كه تقاضا كرد امام با نوشتن نامه‏ اى براى يكى از حاكمان وقت از وى بخواهد نياز اقتصاديش را برطرف سازد، مى‏فرمايد: «من دريغ دارم كه از مثل چنين كسى تقاضا كنى، اگر نياز دارى بر مال من تكيه كن و هر چه مى‏ خواهى بردار؛أنا أضن بك ان تطلب مثل هذا و شبهه ولكن عول على مالى‏».[56]،[57]

سخن آخر

در خاتمه باید گفت آموزه های اخلاقی ائمه معصومین و طرز برخورد آنها با مردم چنان بود كه به سرعت آنها را به سوى اهداف خود جلب و جذب مى‏ كردند، گرچه بعضى ميل دارند به اين امور هميشه جنبه اعجاز دهند اما چنين نيست، اگر ما هم سنت و روش و شيوه بحث آنها را در برخورد با ديگران به كار بنديم به سرعت مى ‏توانيم در آنها اثر بگذاريم و در اعماق جانشان نفوذ كنيم.[58]

خدايا! تو را شكر و سپاس مى‏ گوئيم كه به ما توفيق دادى اصول مسائل اخلاقى‏ را ، در راه تقويت فضائل و طريق مبارزه با رذائل ، تا آنجا كه در فهم ما مى‏ گنجد شرح دهيم.[59]

بارالها! مى‏دانيم بيان اين فضائل و رذايل مسئوليت سنگينى براى ما ايجاد مى‏ كند كه خود عامل به آن باشيم، تو آن توان و قدرت را مرحمت فرما كه به اين وظيفه خطير عمل كنيم و ما را در اين طريق يار و ياور باش!.[60]

معبودا! در زمانى زندگى مى‏ كنيم كه فضائل اخلاقى از جهان بشرى رخت بربسته، و طوفان رذايل همه ارزش ها و سنت هاى حسنه، و راه و رسم انبيا و اوليا را درهم مى‏ كوبد،[61] لذا روح و جان ما را به عشق جمالت آنچنان گرم كن كه اخلاق‏ و اعمال ما را به رنگ خود درآورد، و با «صبغة الله و من احسن من الله صبغة؛ رنگ خدايى (بپذيريد: رنگ ايمان و توحيد و اسلام.) و چه رنگى از رنگ خدايى بهتر است؟!» قرين گردد.[62]

پژوهش؛ تهیه و تنظیم؛ معاونت تحریریه خبر پایگاه اطلاع رسانی

دفتر حضرت آیت الله العظمی مکارم شیرازی makarem.ir

[1] اخلاق اسلامى در نهج البلاغه (خطبه متقين) ؛ ج‏1 ؛ ص7.

[2] استفتاءات جديد ؛ ج‏1 ؛ ص495.

[3] كتاب النكاح ؛ ج‏6 ؛ ص128.

[4] اخلاق در قرآن ؛ ج‏3 ؛ ص163.

[5] همان ؛ ج‏1 ؛ ص67.

[6] تفسير نمونه ؛ ج‏16 ؛ ص309.

[7] پيام امام امير المومنين عليه السلام ؛ ج‏3 ؛ ص196.

[8] دائرة المعارف فقه مقارن ؛ ج‏2 ؛ ص427.

[9] سورۀحديد؛ آيه 7.

[10] دائرة المعارف فقه مقارن ؛ ج‏2 ؛ ص427.

[11] همان.

[12] همان؛ ص 428.

[13] همان ؛ ص436.

[14] همان ؛ ص435.

[15] همان ؛ ص430.

[16] همان ؛ ص428.

[17] همان ؛ ص457.

[18] وسائل الشيعه؛ ج 12؛ ص 19؛ حديث 4.

[19] اخلاق در قرآن ؛ ج‏2 ؛ ص117.

[20] دائرة المعارف فقه مقارن ؛ ج‏2 ؛ ص449.

[21] همان ؛ ص436.

[22] همان ؛ ص457.

[23] تفسير نمونه ؛ ج‏2 ؛ ص366.

[24] همان ؛ ج‏13 ؛ ص330.

[25] ربا و بانكدارى اسلامى ؛ ص10.

[26] وسائل الشيعه، ج 10، ص 393، ح 5 از باب 66 از ابواب مزار، همين مضمون با اندکی تفاوت از پيامبر اكرم صلى الله عليه و اله در كتاب روضة الواعظين نقل شده است.

[27] پيام امام امير المومنين عليه السلام ؛ ج‏8 ؛ ص393.

[28] تفسير نمونه ؛ ج‏2 ؛ ص366.

[29] مثالهاى زيباى قرآن ؛ ج‏1 ؛ ص137.

[30] سوگندهاى پر بار قرآن ؛ ص417.

[31] مثالهاى زيباى قرآن ؛ ج‏1 ؛ ص116.

[32] همان.

[33] همان ؛ص120.

[34] همان ؛ ص137.

[35] والاترين بندگان ؛ ص141.

[36] فروع كافى، جلد 4، صفحه 23، حديث 3، با اندکی تلخيص.

[37] اخلاق در قرآن، ج‏3، ص: 159.

[38] والاترين بندگان ؛ ص83.

[39] پيام امام امير المومنين عليه السلام ؛ ج‏15 ؛ ص276.

[40] انوار هدايت، مجموعه مباحث اخلاقى ؛ ص299.

[41] پيام امام امير المومنين عليه السلام ؛ ج‏15 ؛ ص278.

[42] انوار هدايت، مجموعه مباحث اخلاقى ؛ ص299.

[43] بحار الانوا؛ ج78 ؛ص 334.

[44] پيام امام امير المومنين عليه السلام ؛ ج‏9 ؛ ص338.

[45] سوره آل عمران، آيه 92.

[46] مثالهاى زيباى قرآن ؛ ج‏1 ؛ ص136.

[47] وسائل الشيعه، جلد 6، صفحه 303.

[48] مثالهاى زيباى قرآن ؛ ج‏1 ؛ ص137.

[49] سورۀ بلد؛ آیۀ11.

[50] كافى؛ طبق نقل« تفسير الميزان»؛ ج 20، ص 424.

[51] تفسير نمونه ؛ ج‏27 ؛ ص31.

[52] گفتار معصومين(ع) ؛ ج‏2 ؛ ص.36

[53] همان ؛ ج‏1 ؛ ص106.

[54] سوره منافقون، آيه 8.

[55] گفتار معصومين(ع) ؛ ج‏2 ؛ ص35.

[56] كافى، ج 2، ص 149، ح 5.

[57] دائرة المعارف فقه مقارن ؛ ج‏2 ؛ ص113.

[58] تفسير نمونه ؛ ج‏16 ؛ ص309.

[59] اخلاق در قرآن ؛ ج‏3 ؛ ص464.

[60] همان.

[61] همان.

[62] پيام قرآن ؛ ج‏4 ؛ ص584.

 نظر دهید »

آغاز ربیع

11 آذر 1395 توسط فدک

بهار ماه‏ ها، ربیع الاول است؛ چرا که آثار رحمت الهی و ذخایر برکات خداوندی در این ماه پدیدار می‏ شود و انوار جمال الهی بر زمین و زمینیان می‏‌تابد . ولادت رسول اکرم(ص) اشرف و سید موجودات و نزدیک‏ ترین خلق به خدا، در این ماه بوده است.

دوباره آمده فصل ِ،بهار ِ ناب ِ خوش عهدی
ربیعُ الاوّل و عالَم، همه به ذکر یا مهدی
شور و شعف از عطای حضرت حق بر همه دلها مبارک
شکفتن ِلاله های فخر و عزّت در دل ِ صحرا مبارک

شکر و سپاس الهی به مناسبت‏ امامت‏ امام زمان(ع) در ماه ربیع الاول، برای شیعیان مراقب و متعهد عملی پسندیده است.
حلول ماه ربیع الاول، ماه جشن و سرور اهل بیت(ع) مبارک باد.

 نظر دهید »

چکیده پایان نامه سطح 3 با عنوان تحليل امامت از ديدگاه شهيد مطهری و فخر رازی

07 آذر 1395 توسط فدک

چکیده پایان نامه با عنوان تحليل امامت از ديدگاه شهيد مطهری و فخر رازی نوشته سرکار خانم مريم آخوندی با راهنمایی حجّت الاسلام و المسلمين محمد اکبری  و مشاورهحجّت الاسلام و المسلمين برنا

امامت مساله اي مهم در تاريخ مكتب مبين اسلام است. همين مساله اساسي سالهاست موجب ايجاد اختلاف بين دو مكتب تشييع و تسنن شده است.كه اين نظر و عقيده در بين دو مفسر به نام تشييع و تسنن استاد شهيد مرتضي مطهري و امام فخر رازي دربين آيات ومفاهيم مربوطه اين بحث ديده مي شود.
مباحث این مجموعه در چهار فصل عمده و يك مقدمه گنجانده شده است که در بخش نخست از مباحثی همچون تعریف امام و امامت، گزارش تاریخی از تعریف های ارائه شده و تشابه و تفاوت آنها و اختلاف شیعه و سنی در برداشت از ماهیت امامت ذیل مقدمه بحث مي‌‌‌‌شودو سپس از منظر دومفسر یاد شده به آیاتی که در آنها از عنوان امام استفاده شده به حقیقت این منصب و احتمالاتی که نسبت به تفسیر واژه امام در قرآن آمده پرداخته است.
در بخش دوم فلسفه و ضرورت امامت و آياتي و روايات مطروحه بیان مي‌‌‌‌شود. در بخش سوم بحث از وظايف و اختيارات كلي امام از منظر آیات قرآن و بررسی انظار این دو مفسر خواهد پرداخت. در خاتمه نیز ويژگي هاي امام مانند عصمت امام ، طهارت علم و ولایت امام از دید اين دو مفسر مورد نظر پرداخته خواهد شد.

 نظر دهید »

چکیده پایان نامه سطح 3 با عنوان فلسفه ابتلائات الهی از دیدگاه علامه طباطبایی -ره-و فخر رازی-ره-

07 آذر 1395 توسط فدک

چکیده پایان نامه با عنوان فلسفه ابتلائات الهی از دیدگاه علامه طباطبایی -ره-و فخر رازی-ره- نوشته سرکار خانم فهیمه قطبی با راهنمایی حجت الاسلام و المسلمین دکتر علی محمد برنا و مشاوره حجت الاسلام و المسلمین دکتر مصطفی رستمی

عنوان نوشتار پیش رو عبارت است از فلسفه ابتلائات الهی از دیدگاه علامه طباطبایی و فخر رازی که قرار است به این سؤالات پاسخ دهد که اساساً مفهوم ابتلاء به چه معناست و چه تفاوتی با سیر مفاهیم مشابه دارد؟ همچنین حقیقت، فلسفه و ثمرات ابتلاء از دیدگاه علامه طباطبایی و فخر رازی چه مواردی هستند و چه تفاوتی میان نظرات این دو متفکر وجود دارد؟ اما هدفی که در این پژوهش دنبال خواهیم کرد اینکه مفهوم ابتلاء در دیدگاه این دو متفکر با توجه به مشرب مختلف آن‌ها واکاوی شده و نظر هر یک، در این باره مشخص شود و همان‌طور که خواهیم دید تفاوت‌هایی نیز میان نظرات وجود دارد.
فخر رازی قائل به جبر است و معتقد است که خداوند عاقبت انسان‌ها را می‌داند و فلسفه اصلی ابتلائات ظهور افعال و اعمال انسان برای ملائکه و دیگران است در حالی که علامه طباطبایی قائل به مختار بودن انسان است و معتقد است که علم الهی به بعد از اعمال اختیاري توسط انسان تعلق می‌گیرد بنابراین در این دو نگاه متفاوت اگر مبنای فخر رازی را بپذیریم انسان در مقابل امتحانات یک موضع منفعل خواهد داشت و رغبت چندانی به پیروزی در امتحانات الهی نخواهد داشت ولی اگر مبنای علامه طباطبایی پذیرفته شود موضع انسان بسیار فعال و سازنده خواهد بود و انسان همیشه در حال تلاش برای پیروزی در امتحانات خواهد بود چرا که خود را بازیگر اصلی این صحنه می‌داند و جبر را دخیل نمی‌داند.
روش این تحقیق از نظر نگرش توسعه‌ای و از نظر راهکار کتابخانه‌ای و از نظر راهبرد توصیفی است. از جمله منابع مهم آن نیز کتاب شریف المیزان اثر علامه طباطبایی و کتاب تفسیر کبیر اثر فخر رازی است که عمده نظرات این دو متفکر را در خود جمع کرده‌اند.
كليدواژه‌ها؛ فلسفه، ابتلاء، آثار ابتلاء.

 نظر دهید »

فضائل اربعین از نگاه معصومین(۶)

30 آبان 1395 توسط فدک

خبرگزاری«حوزه»، ششمین بخش از احادیث حضرات معصومین(علیهم السلام) پیرامون فضیلت و ثواب زیارت امام حسین علیه السلام را منتشر می کند.

اثر آفتاب بر زائر امام حسین (ع)
قال ابی عبدالله علیه السلام: فَإِذَا وَقَعَتِ الشَّمْسُ عَلَيْهِ أَكَلَتْ ذُنُوبَهُ كَمَا تَأْكُلُ النَّارُ الْحَطَبَ. (1)

امام صادق علیه السلام فرمود:
آنگاه که آفتاب بر زائر امام حسین (ع) می افتد، گناهانش را می خورد همان گونه که آتش هیزم را می خورد.

 جای پای زائر برایش دعا می کند
قال ابی عبدالله علیه السلام: أَنَّ زَائِرَهُ لَيَخْرُجُ مِنْ رَحْلِهِ فَمَا يَقَعُ فَيْئُهُ عَلَى شَيْ‏ءٍ إِلَّا دَعَا لَهُ. (2)

امام صادق علیه السلام فرمود:
وقتی زائر امام حسین علیه السلام از منزل خود حرکت می کند، قدم او بر روی چیزی قرار نمی گیرد مگر آن که برایش دعا می کند.

سه فرشته الهی که زائر امام حسین را مشایعت می کنند
عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَالَ: مَنْ زَارَ قَبْرَ الْحُسَيْنِ (ع) وَ هُوَ يُرِيدُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ شَيَّعَهُ جَبْرَئِيلُ وَ مِيكَائِيلُ وَ إِسْرَافِيلُ حَتَّى يُرَدَّ إِلَى مَنْزِلِهِ. (3)

امام صادق علیه السلام فرمود:
کسی که امام حسین علیه السلام را زیارت کند و نیّتش خدای عزوجل باشد، جبرئیل و میکائیل و اسرافیل او را مشایعت می کنند تا به خانه برگردد.

 زائر امام حسین (ع) از امان یافتگان است
قال ابی عبدالله علیه السلام: مَنْ أَتَى قَبْرَ الْحُسَيْنِ ع تَشَوُّقاً إِلَيْهِ كَتَبَهُ اللَّهُ مِنَ الْآمِنِينَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ. (4)

امام صادق علیه السلام فرمود:
کسی که با اشتیاق به زیارت امام حسین (ع) بیاید، خداوند در روز قیامت او را از امان یافتگان می نویسد.


(1)- كامل الزيارات، النص، ص: 297.
(2)- كامل الزيارات، النص، ص: 297.
(3)- كامل الزيارات، النص، ص: 145.
(4)- كامل الزيارات، النص، ص: 142.



 نظر دهید »
  • 1
  • ...
  • 3
  • 4
  • 5
  • ...
  • 6
  • ...
  • 7
  • 8
  • 9
  • ...
  • 10
  • ...
  • 11
  • 12
  • 13
  • ...
  • 37

موسسه آموزش عالی حوزوی فدک همدان

دی 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
    1 2 3 4 5
6 7 8 9 10 11 12
13 14 15 16 17 18 19
20 21 22 23 24 25 26
27 28 29 30      
  • خانه
  • اخیر
  • آرشیوها
  • موضوعات
  • آخرین نظرات

جستجو

موضوعات

  • همه
  • اخبار
    • اخبار مدرسه
  • اهل بیت علیها السلام
    • رسول اکرم صلی الله علیه و آله وسلم
    • حضرت زهرا سلام الله علیها
    • حضرت علی علیه السّلام
      • نهج البلاغه
      • غدیر
    • امام حسن مجتبی علیه السّلام
    • امام حسین علیه السّلام
    • امام سجّاد علیه السّلام
      • صحیفه سجادیه
    • امام باقر علیه السّلام
    • امام جعفر صادق علیه السّلام
    • امام موسی کاظم علیه السّلام
    • امام رضا علیه السّلام
    • امام جواد علیه السّلام
    • امام هادی علیه السّلام
    • امام حسن عسگری علیه السّلام
    • امام قائم عجل الله تعالی فرجه الشریف
      • مهدویت
  • درمحضر علما
    • امام خمینی (ره)
    • مقام معظم رهبری
    • علامه حسن زاده آملی
    • آیت الله جوادی آملی
    • آیت الله مکارم شیرازی
    • آیة الله جعفر سبحانی
    • آیت الله نوری همدانی
    • علما و فرزانگان همدان
  • کلام نور
    • گلستان قرآن
      • تفسیر
    • احادیث و روایات
  • ادعیه و زیارات
    • دعا
      • دعای کمیل
      • دعای مجیر
      • دعای ندبه
      • دعای عرفه
      • دعای توسل
    • مناجات
      • مناجات منظومه امیرالمومنین در مسجد کوفه
      • مناجات امیر المومنین (ع)
    • زیارات
      • زیارت عاشورا
      • زیارت امین الله
      • زیارت جامعه کبیره
      • زیارت آل یاسین
  • فرق و مذاهب
    • مذهب تشیع
      • شیعه( امامیه)
      • اسماعیلیه
      • زیدیه
      • کیسانیه
    • مذاهب تسنن
      • وهابیت
      • مذاهب فقهی
        • مذهب حنفی
        • مذهب شافعی
        • مذهب مالکی
        • مذهب حنبلی
      • مذاهب کلامی
        • ماتریدیه
        • معتزله
    • خوارج
      • اباضیه
    • غلات و غالیان
    • فراماسونری
    • صهیونسیم
    • بهائیت
  • مناسبت ها
    • رجب
    • شعبان
    • رمضان
    • محرم
    • صفر
    • ذی الحجه
  • ادبی
    • شعر
    • دلنوشته
  • شهدا
  • اعتقادی
    • نکات اخلاقی
    • نماز
    • سیر و سلوک
  • واحد آموزشي
    • پایان نامه ها
    • مقالات
  • سياسي
  • اجتماعي
  • علمی
    • معرفی کتاب
    • دانستنی های پژشکی
    • گیاهان دارویی
    • کامپیوتر
  • دانلود
    • نرم افزار های کامپیوتر
    • نرم افزار های مخصوص موبایل
    • صوتی
      • سخنرانی
      • نماهنگ
      • مولودی
      • مداحی
      • تواشیح
      • قرآن
    • تصویری
    • کتاب
  • عمومی
  • اربعين
  • محرم2
    • بسیح
  • واحد پژوهش
  • واحد فرهنگی
  • حضر زینب (س)

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس